درباره تعداد نمازهای یومیه در قرآن

 

أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا ﴿۷۸﴾ الاسراء

وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا ﴿۷۹﴾ الاسراء

درک متصل از دو آیه فوق و در بافت متصل از آیات سوره ، کلید بحث و نظر است...قبل از دو آیه فوق هشدارهایی به رسول الله داده میشود مبنی بر اینکه مبادا به دوستی با مشرکین تمایل پیدا کند...گویا اگر نبود امداد الهی امکان این خطا وجود داشته است :

وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا ﴿۷۴﴾ الاسراء

اتصال دو آیه و ظهور حرف عطف "و" در ابتدای آیه دوم نشان دهنده اینستکه این نمازها و فرائض ، همگی نافله هستند برای رسول الله نه فقط نماز شب...و ترتیب ذکر این تکالیف بر اساس سختی و اهمیت تاثیر آنها بر جناب ایشان است نه به ترتیب زمان انجام آنها...

سوره بینه ، متقابل با سوره الاسراء از انتهای قرآن نیز با خطاب بینه به شخص رسول الله ، مخصوص بودن فرائض در سوره الاسراء را تایید میکند... (" ارتباط سور متقابل از ابتدا و انتهای قرآن  ")

سوره الاسراء توجه ویژه به پیامبران (ذکرسیر آسمانی شبانه و قرآن محمد و کتاب موسی) و البته در کنار مسئول دانستن خود پیروان آنهاست ، هر کسی به سهم و شاکله خود...در پایان سوره اشاره (لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا...) نداشتن فرزند و به اینکه خداوند هیچ دوستی از جهت ناتوانی ندارد ، موید این ویژگی سوره است...

با ملاحظه عبارت "وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا" در فقط دو سوره از قرآن ، لقمان و الاسراء ، خصوصی بودن این خطاب بیشتر تایید میشود ، مانند وصیت پدر به فرزند...در یک مقایسه کلی ، خطاب خصوصی ضمن پرهیز دادن از شرک و سفارش نیکی به والدین و هشدار قیامت ، در هر دو سوره با عبارت " أَقِمِ الصَّلَاةَ " همراه است...سوره لقمان نیز مانند سوره الاسراء بر شاخه دوم است...("")

همینطور با وجود عبارت " كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا" در فقط دو سوره از قرآن ، احزاب و الاسراء ، خصوصی بودن این خطاب باز هم بیشتر تایید میشود ، چرا که در هر دو مورد به رعایت اولی بودن پیامبر و احترام به ایشان و هشدار به رهبران و بزرگان و قدرتمندان در حیات و ممات جامعه است...سوره احزاب نیز بر شاخه دوم قراردارد...

چون "لدلوک" میتواند هم برای دلوک ظهر باشد و هم دلوک برای غروب ، عبارت " إِلَى غَسَقِ اللَّيْلِ " ، نشان میدهد دلوک غروب و بسمت نزدیک تر به فراگیری شب منظوراست تا تاکید بر نماز عصر و آغاز ورود به لیل برای ایشان و بدنبال آن نماز مغرب برای عموم باشد...

معلوم نیست به چه دلیل بسیاری برداشت میکنند که از دلوک شمس تا غسق اللیل 4 وعده نماز را در خودش دارد؟!!...برای این ادعا منطقا باید قبلا به تعداد نمازهای یومیه از جای دیگری از قرآن پی برده باشیم...همچنانکه با انتخاب دلوک مغرب ، نماز ظهر در این فاصله نخواهد بود...

"قرآن الفجر" نیز به نماز یا فریضه قبل از نماز صبح عمومی و برای ایشان است...با اشاره مضاعف به اینکه نزول قرآن این خوانش صبح  را عملی و آشکار نموده است...تفکرات و سوالات بسیاری درباره خلقت در قرآن جواب داده میشود...و نماز سوم همان نماز شب (بعد از نماز عشاء عمومی- خفتن) و خواندن قرآن میسر میشود و اتصال دو آیه ضروری...

توضیح اینکه نزول قرآن و آغاز تابش نور آن خود مانند ظهور و عینیت یافتن و شهود خوانش فجر است...قرآن از فجر پایان شب های دهگانه (والفجر و لیال عشر) بطور تدریجی نازل میشده است...تهجد شبانه با قرآن همراه است (ضمیر در "فتهجد به" فقط به قرآن در آیه قبل برمیگردد نه به پاره ای از شب ، خود تهجد اشاره به زیادت میکند)... بعنوان یک شاهد ، "ناقه" معجزه قوم صالح فقط در همین سوره الاسراء به "مبصره" توصیف میشود...

خواندن کتاب خویش در قیامت برای مومنین ، باز هم در این سوره الاسراء ، که قادر به خواندن هستند نه برای مجرمین که کور محشور شده اند ، شاهد دیگر است برای شب خیزی با خواندن کتاب ... خواندن فجر مانند خواندن خطوطی از کتاب طبیعت است که آشکار میشود...در این تناسب ، دلوک الشمس ، ضعیف شدن خورشید از عصر است نه از ظهر روز...سبد یا بسته نماز و فرائض متصل بهم در دو آیه ، نافله است برای شخص آخرین رسول الهی که تحت حمایت و مراقبت میباشد ، نافله صلاه ایشان نسبت به صلات دیگر مومنین ، اشاره در پایان سوره به "صلاتک" گره گشاست...تبعیت دیگر مومنین از این نافله منعی ندارد ، بر آنها واجب نیست...

...نماز صبح عمومی بشکل "صلاه الفجر" میباشد همانطور که در سوره نور آمده است و در این آیه بسادگی با افزودن کلمه "والفجر" یا "للفجر" میتوانست متصل شود مانند : " اقم الصلاه لدلوک الشمس الی غسق اللیل و الفجر"...لذا منظور نماز صبح عمومی نیست...

...نماز شب ، سختی بیشتری از دو نماز و فریضه قبلی دارد و دستور به آن قول ثقیلی است که در سوره مزمل و دستور به شب خیزی و خواندن قرآن نیز داده میشود...

این نمازها و فرائض برای استقبال از شب و ورود پیامبر گرامی به شب و خروج صبحگاهی و تلاش برای هدایت است...برای همین است که دعای رسول الله برای ورود و خروج با صدق و تفکرات منطبق با خلقت و حقیقت آن در پی می آید :

وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا ﴿۸۰﴾ الاسراء

وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا ﴿۸۱﴾ الاسراء

---------------1403/12/18--------------

اگر اتصال آیات را بیشتر رعایت کنیم برداشت وسیع تری خواهیم داشت...آیه "اقم الصلاه" در پی آیات ذیل است :

يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولَئِكَ يَقْرَءُونَ كِتَابَهُمْ وَلَا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا ﴿۷۱﴾ الاسراء

وَإِنْ كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لَاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا ﴿۷۳﴾ الاسراء

وَإِنْ كَادُوا لَيَسْتَفِزُّونَكَ مِنَ الْأَرْضِ لِيُخْرِجُوكَ مِنْهَا وَإِذًا لَا يَلْبَثُونَ خِلَافَكَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۷۶﴾ الاسراء

سُنَّةَ مَنْ قَدْ أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنْ رُسُلِنَا وَلَا تَجِدُ لِسُنَّتِنَا تَحْوِيلًا ﴿۷۷﴾ الاسراء

" وَإِنْ كَادُوا " ی اول درباره تغییر در مفاهیم قرآن و به سازش کشاندن پیامبر بوده – و امکان لغزش اندک برای ایشان - لذا تثبیت نفس و دانش بیشتر هدف موضوع  "اقم الصلاه" و ... میباشد...

" وَإِنْ كَادُوا " ی دوم درباره تمهیدات اخراج شخص پیامبر بوده – مخالف با سنت الهی - و سیر شبانه به مسجد الاقصی دستاویزی برای آن – و لذا نشانه مخصوص پیامبر بودن "اقم الصلاه" و ... میباشد... اگر تمهیدات اخراج همراه با پیروان بود ، فعل جمع می آمد چنانکه در همین سوره – این مفهوم لغزاندن نرم و سریع و سوق دادن فقط در همین سوره آمده است - داریم :

فَأَرَادَ أَنْ يَسْتَفِزَّهُمْ مِنَ الْأَرْضِ فَأَغْرَقْنَاهُ وَمَنْ مَعَهُ جَمِيعًا ﴿۱۰۳﴾ الاسراء

... و نشان از این دارد که مخاطب این نمازها و فرائض و شب زنده داری همگی شخص پیامبر بوده است و نافله نسبت به عبادات مومنین و پیروان ایشان که سهل است نسبت به عبادات رسولان و انبیاء قبلی نیز میتواند باشد... و جهت مهیای بعث ایشان در مقام و درجه محمود میباشد... و این همه بسبب ماهیت و عظمت قرآن و نحوه ارتباط آن با وجود پیامبر است (وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا...) سوره شورا آیه 52 ، تا برایشان آسان شده و فراموش نکنند ....و با آیات بعدی سازگاری شایسته تری دارد :

وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا ﴿۸۱﴾ الاسراء

وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا ﴿۸۲﴾ الاسراء

وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۸۵﴾ الاسراء

وَلَئِنْ شِئْنَا لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَكَ بِهِ عَلَيْنَا وَكِيلًا ﴿۸۶﴾ الاسراء

إِلَّا رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ إِنَّ فَضْلَهُ كَانَ عَلَيْكَ كَبِيرًا ﴿۸۷﴾ الاسراء

قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا ﴿۸۸﴾ الاسراء

در سوره الاسراء عبارت جمعی "اقیموا الصلاه" و مشابه آن وجود ندارد بلکه فقط یکبار "صلاتک" ، نماز پیامبر ، ذکر شده است:

قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَنَ أَيًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا ﴿۱۱۰﴾ الاسراء

ذکر تنها مورد از نماز در آیه ما قبل پایانی سوره با اشاره "صلاتک" ، نشان میدهد آنچه با عبارت "اقم الصلاه" شروع شده و با "نافله لک" پایان می یابد نیز مربوط به ایشان بوده است...

-----------------------------

نتیجه اینکه نماز عصرهم نافله ای بوده است برای پیامبر عظیم الشان(علاوه بر نماز شب)...و بنابراین نمازهای یومیه برای عموم مسلمین 4 نوبت است...اشاره به آن در سوره الروم می آید...سوره ای در خصوص کتاب طبیعت و عملکرد انسانها در طبیعت و کشیده شدن تدریجی بطرف کفر یا ایمان و وحدت طبیعی مومنین...سوره الروم بر شاخه اول ، شاخه مومن قرار دارد :

فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَحِينَ تُصْبِحُونَ ﴿۱۷﴾ الروم

وَلَهُ الْحَمْدُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَعَشِيًّا وَحِينَ تُظْهِرُونَ ﴿۱۸﴾ الروم

"حین تمسون" اشاره به نماز مغرب و "حین تصبحون" اشاره به نماز صبح است...تقارن "تمسون - عشیا" و "تصبحون - تظهرون"

...دو نماز قبل از آغاز طلوع آفتاب و حد کامل آن در ظهر است...بعد از آن دو نمازهم قبل از آغاز تاریکی و حد کامل آن عشاء است...

این 4 وعده در سوره روم با 4 فصل برای احیای زمین و ابتدا و انتهای یک شبانه روز مشابه است ، در زمره اشارات بسیار به آیات کتاب طبیعت و مشاهدات طبیعی در سوره...گویی نمازهای چهارگانه هماهنگی با موت و حیات طبیعی است...

بالاشاره میتوان گفت بهارو پاییز فصل حرکت (مانند صبح و غروب و متناسب با سبحان الله) ، تابستان و زمستان فصل سکون و استقرار(مانند ظهر و شب و متناسب با الحمد لله)...متناسب با ترتیب و ترکیب کلی یسبح بحمده در سوره اسراء :

تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا ﴿۴۴﴾

معجزه بیان فوق و جداسازی در دو آیه (17 و 18) علاوه برغلبه براینستکه نمیشود عشیا را مانند تمسون و تصبحون و تظهرون صرف کرد ، در عمل نیز انتهای شب و موقع خفتن حرکت پایان می یابد و وقت حمد در کنارعشیا است ولی در ظهر توقف موقتی است...

اشاره دیگری برای یک چهارگانه در سوره الروم :

اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفًا وَشَيْبَةً يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَهُوَ الْعَلِيمُ الْقَدِيرُ ﴿۵۴﴾ الروم

سوره الروم همان سوره ای است که ضمن رد ربا خواری و بردگی بعنوان میراث جاهلی و فساد بدست انسان ، به دین فطری میخواند:

فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۳۰﴾ الروم

مُنِيبِينَ إِلَيْهِ وَاتَّقُوهُ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿۳۱﴾ الروم

فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ الْقَيِّمِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لَا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ يَوْمَئِذٍ يَصَّدَّعُونَ ﴿۴۳﴾ الروم

دین فطری همان مجموعه اشارات قبل از آیه 30 میباشد...در آیه 31 دستور برگشت به خدا و تقوی و اقامه نماز نشان میدهد اوقات چهارگانه مذکور ، اوقات نماز هستند...

کاملا ممکن بوده است که عده ای با رسول الله در نماز نافله عصر ایشان ، همراه میشده اند و ایشان نیز ممانعتی نفرموده اند و برای همین بعدها تصور شده که نماز عصر هم برای عموم واجب است...

...عده ای نیز برای مشغول کردن مومنین و حتی برای سخت کردن دین و افزودن بر مناسک انبوه ، در اینکار اصرار کرده باشند و روایات اشتباه یا ساختگی ارائه نموده اند...

سوره الروم و نوبت های چهارگانه بر شاخه اول ، شاخه مومن قرار دارد...وظیفه و عمل هر مومن... و سوره مزمل و متقابل آن سوره شورا و سوره الاسراء و نمازهای نافله برای رسول الله و تقویت روحیه ایشان در مقابله با دشمنان ، بر شاخه دوم ، شاخه مومنون...

---------------1403/12/23--------------

امر به انجام به موقع نماز ، حتی در میان شدائد و گرفتاریها ، و یاری و کمک جستن از آن نیز در شاخه اول ، آمده است :

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ ﴿۱۵۳﴾ بقره

حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِينَ ﴿۲۳۸﴾ بقره

وَإِذَا كُنْتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلَاةَ فَلْتَقُمْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ مَعَكَ وَلْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُوا فَلْيَكُونُوا مِنْ وَرَائِكُمْ ... ﴿۱۰۲نساء

... فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَابًا مَوْقُوتًا ﴿۱۰۳﴾ نساء

... و اشاره به اوقاتی از نماز در حالت عادی ، باز هم بر شاخه اول ، در سوره نور :

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنْكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْكُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِينَ تَضَعُونَ ثِيَابَكُمْ مِنَ الظَّهِيرَةِ وَمِنْ بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاءِ ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ وَلَا عَلَيْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْكُمْ بَعْضُكُمْ عَلَى بَعْضٍ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿۵۸﴾

... و اشاره به اوقاتی از نماز (خلاصه اوقات چهار گانه عمومی و نافله های پیامبر، نزدیک به الگوی چهارگانه عمومی) در حالتی که شخص پیامبر و نیز مومنین و مقاومت اجتماعی مورد نظر است بر شاخه دوم ، همانطور که استقامت با تاکید و عنوان پیامبر است ، نماز نیز با امر بر پیامبر و کلی میباشد :

فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿۱۱۲﴾ هود

وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ ﴿۱۱۳﴾ هود

وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَ زُلَفًا مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ذَلِكَ ذِكْرَى لِلذَّاكِرِينَ ﴿۱۱۴﴾ هود

وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ ﴿۱۱۵﴾ هود

... و بلآخره عبادات و تسبیحات پیامبر در مقام یک مومن و نافله های پیامبرانه تا حد رضایت درونی خودشان (شبیه به مقاما محمودا) در اوقات متعدد (آمدن صریح اوقات نافله مخصوص ایشان - قبل غروب - عصر و آناء اللیل...اوقات اطراف روز در کنار دیدن بهره دنیایی بعضی) ، بر شاخه اول ، در سوره طه ذکر میشود و باید اهل خودشان را به "الصلاه" (نماز های عمومی) امر کنند... سوره طه هشدار به فراموشی و سستی اراده آدم نوعی در عهد با خداست :

فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى ﴿۱۳۰﴾ طه

وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَى ﴿۱۳۱﴾ طه

وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى ﴿۱۳۲﴾ طه

---------------1403/12/30--------------

دو آیه تا حدی مشابه ذیل در دو سوره طه و ق :

فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى ﴿۱۳۰﴾ طه

فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ ﴿۳۹﴾ ق

وَمِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَأَدْبَارَ السُّجُودِ ﴿۴۰﴾ ق

در سوره طه از جنبه شخصی و اشارات به تمام نمازهای شخص پیامبر عظیم الشان (اعم از نافله) هستند... اما در سوره ق اشارات از جنبه الگو و رهبری جامعه و تقرب و مشابه نمازهای نافله برای ایشان است که در سوره الاسراء واجب میشود ....و در قیامت ندای از نزدیک به ایشان و صدای عظیم برای دیگران:

وَاسْتَمِعْ يَوْمَ يُنَادِ الْمُنَادِ مِنْ مَكَانٍ قَرِيبٍ ﴿۴۱﴾ ق

يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذَلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ ﴿۴۲﴾ ق

 سوره طه بر شاخه اول و سوره ق همانند سوره الاسراء بر شاخه دوم قرار دارند...

==================================================================================

در تفسیر نمونه :

""""...ذكر اين چهار وقت در آيات فوق ممكن است كنايه از دوام و هميشگى تسبيح باشد، چنان كه در فارسى مى‏گوئيم هر صبح و شام از فلان كس مراقبت كن (يعنى هميشه و در هر زمان).

اين احتمال نيز از ناحيه بعضى از مفسران اظهار شده است كه اوقات چهار گانه فوق اشاره به وقتهاى نماز است، ولى اين سؤال را پاسخ نگفته‏اند كه چرا بجاى پنج وقت تنها از چهار وقت سخن گفته است (و از وقت عشا سخنى به ميان نيامده).

ولى ممكن است پاسخ داده شود كه چون وقت نماز مغرب و عشاء نسبتا به هم نزديك است، و فاصله ميان آن دو در حدود يك الى يك ساعت و نيم مى‏باشد هر دو يك جا آمده است، در حالى كه فاصله وقت فضيلت ظهر و عصر نسبتا زياد و چند ساعت است.

اما اگر تسبيح و حمد را به معنى وسيع كلمه در آيات فوق بگيريم محدود به نمازهاى پنجگانه نخواهد شد، هر چند اين نمازها از مصداقهاى روشن آن است..... """"

=========================================

         روض الجنان و روح الجنان في تفسيرالقرآن، ج‏15، ص: 249

"""" وَ حِينَ تُصْبِحُونَ، نماز بامداد. وَ عَشِيًّا، نماز خفتن. وَ حِينَ تُظْهِرُونَ‏] «1» نماز پيشين، يقال: اصبح و امسى و اضحى و اظهر اذا دخل فى الصّباح و المساء و الضّحى و الظّهيرة «2». """"

=========================================

                        ترجمه الميزان، ج‏16، ص: 242

""""....در مجمع البيان گفته:" دلوك" به معناى زوال آفتاب و رسيدن به حد ظهر است.

مبرد گفته:" لِدُلُوكِ الشَّمْسِ" به معناى اول ظهر تا غروب است، بعضى ديگر گفته‏اند:

" لِدُلُوكِ الشَّمْسِ" به معناى غروب آفتاب است و اصل كلمه از" دلك" است كه به معناى ماليدن است، و اگر ظهر را دلوك گفته‏اند بدين جهت است كه از شدت روشنايى هر كس به آن نگاه كند چشم خود را مى‏مالد، و اگر غروب آفتاب را دلوك شمس خوانده‏اند باز براى اين است كه بيننده چشم خود را مى‏مالد تا درست درك كند «2».

و نيز در مجمع گفته:" غَسَقِ اللَّيْلِ" هنگامى است كه تاريكى شب پديد مى‏آيد، وقتى مى‏گويند" غسقت القرحه" معنايش اين است كه زخم و جراحت دهن باز كرد و داخلش نمودار گشت «3»....

...نكته دوم اينكه: مراد از تسبيح و تحميد معناى مطلق آن است، نه نمازهاى واجب روزانه، كه بيشتر مفسرين «3» كه كلمه" قول" را در تقدير گرفته‏اند و گفته‏اند: معناى آيه اين است كه: بگوييد" سبحان اللَّه و الحمد للَّه".

سوم اينكه: جمله" وَ لَهُ الْحَمْدُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ" جمله‏اى است معترضه، كه بين معطوف و معطوف عليه واقع شده دو جمله" وَ عَشِيًّا وَ حِينَ تُظْهِرُونَ" هر دو عطفند بر محل" حِينَ تُمْسُونَ"، نه بر جمله" فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ"، تا در نتيجه صبح و عصر مخصوص تسبيح و سماوات و ارض و ظهر و شب مخصوص حمد شود، بلكه همه اين اوقات مخصوص تسبيح، و همه مكانها مخصوص حمد است...... """"

=========================================

تفسير عاملي، ج‏5، ص: 458  :

"""".... و اشعث از جعفر از ابو جعفر (گويا مقصود طبرى امام صادق و امام باقر عليهما السّلام است) نقل كرده است كه، «إِلى‏ غَسَقِ اللَّيْلِ» يعنى نماز عصر..... """"

=========================================

ویکی فقه :

""""....عشاء در لغت به آغاز تاریکی شب ، مغرب ، فاصله مغرب تا وقت نماز عشا و فاصله زوال خورشید تا طلوع فجر معنا شده است؛

لیکن به تصریح برخی مراد از آن در عرف  ، مغرب است؛ از این رو، به نماز عشا، «عشاء آخر» گفته می‌شود، در مقابل «عشاء اول»

که مغرب است

و در کتاب‌های فقهی به نماز چهار رکعتی بعد از نماز مغرب نیز «عشاء» اطلاق شده که برای اداء آن وقت اختصاصی و مشترک تعیین گردیده است در مقابل «مغرب» که به نماز سه رکعتی اطلاق شده است. و از باب تغلیب است که به هر دو «عشاءین» گفته می‌شود، مثل «وقت العشاءین»..... """"

=========================================

تفسیر خسروی :

"""".... در تفسير مجمع البيان گويد كه اين آيه جامع نمازهاى پنجگانه است چه دو نماز دلوك يعنى زوال خورشيد شامل ظهر و عصر است و دو نماز غسق اللّيل يعنى تاريكى شب شامل نمازهاى مغرب و عشاء آخره است و مراد از قرآن فجر نماز صبح است و اينست نمازهاى پنجگانه بنا بقول حسن كه واحدى هم آنرا اختيار كرده است.... """"

=========================================

  صفحه اول