"ما رمیت اذ رمیت" و سوره انفال و درختواره قرآنی
در باره آیه ذیل از سوره 8 سوره انفال :
فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى وَلِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (17) انفال
و آیاتی از قبیل آیه ذیل از سوره نساء :
أَيْنَمَا تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَلَوْ كُنْتُمْ فِي بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ وَإِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِكَ قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَمَالِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَا يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثًا (78) نساء
ظاهرا ناسازگاری وجود دارد. نسبت دادن عملی خیلی ظاهر و آشکار که از کسی سرزده به خود خداوند عجیب جلوه میکند و سازگار ناپذیر نشان میدهد.
بدون هیچ پیش شرطی هر آیه را در اتصال با بقیه آیات همان سوره مطالعه کنیم.از آیه 78 سوره نساء شروع کنیم.در آیه قبل یعنی آیه 77 سوره نساء از نوشته شدن قتال بر مسلمین عصر رسول الله خبر میدهد:
... ً وَقَالُوا رَبَّنَا لِمَ كَتَبْتَ عَلَيْنَا الْقِتَالَ لَوْلَا أَخَّرْتَنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ قُلْ مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ لِمَنِ اتَّقَى وَلَا تُظْلَمُونَ فَتِيلًا (77) النساء
موضوع ساده است. قوم هر پیامبری – البته اگر تقدیر الهی باشد – مشقات اجتناب ناپذیر برای استقرار دین جدید را باید از ناحیه الهی بدانند و بر آن صبور باشند.
وظیفه مسلمین عصر رسول الله ایمان و قتال برای ظاهرشدن و استقرار دین جدید است.ایشان انتخاب شده اند. یعنی مردم آن مکان و زمان برای ظهور دین جدید انتخاب شده اند فلذا باید این تقدیر الهی را با همه مشکلات قبول کنند و در ازای آن پاداش السابقون السابقون را دارند.
بر آن مسلمین مشقاتی که رخ میدهد تقدیر الهی است پس چه خیر و چه شر در مقابل آنها ظاهر گردد باید صبور باشند....مثلا در قضیه موسی نیز سیئات نازله بر آنها از ناحیه الهی قلمداد میشود....در مقابل در مواقع خاصی نیز امداد غیبی شامل حال آنها خواهد شد....
اما با وجود این بعضی مشقات خارج از برنامه استقرار دین بر اشخاص وارد میشود که آنها حتما منسوب به خود شخص آنها میباشد و از دایره مشکلات استقرار دین نیست.همانطور که میفرماید:
مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَا أَصَابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ وَأَرْسَلْنَاكَ لِلنَّاسِ رَسُولًا وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا (79) النساء
در سوره انفال نیز همین موضوع وجود دارد. خداوند کمک های غیبی (خصوصا در زمان ضعف ایمانی آنها....که در سوره انفال بدان اشاره میشود) برای پیروزی مسلمین عصر رسول الله تدارک میبیند.تا حتما این پیروزی رخ دهد و با انسان اتمام حجت شود.یعنی همان بیان پایان سوره جن که کمک غیبی الهی تا بدانجا که لازم باشد تا پیام دین جدید به پیروان ادیان دیگر برسد ادامه خواهد داشت:
عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا (26) الجن
إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا (27) الجن
لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَيْهِمْ وَأَحْصَى كُلَّ شَيْءٍ عَدَدًا (28) الجن
این کمک های غیبی و دخالت های مستقیم غیبی نباید در زمینه های خصوصی نیز جاری و ساری دیده شود چه در همان زمان رسول الله و چه زمان های بعدی....
موضوع جالب دیگر اینکه سه سوره النساء و الانفال و الجن در شاخه سوره بقره (" طرح اولیه درختواره قرآنی ، القرآن کشجره ثابته ") قرار دارند...شاخه ظهور و استقرار دین و حفظ وحدت و اتصال بین مومنین و دوری از اختلاف و تفرقه....
----------------
1403/07/17
به نقش عدد نوزده در تقدیر ساختار درختواره قرآنی در لینک " از بلندای درختواره قرآنی " اشاره شد...عدد 19 در تقدیر این سوره انفال نیز رخ نشان میدهد ، سوره ای در پیوند با سوره توبه (بدون بسم الله) و نشان از تولد و ظهور و پیروزی دین اسلام...
در سوره انفال پس از 19 آیه دوباره مفهومی که قبلا ذکر شده بود را متذکر میشود :
يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفَالِ قُلِ الْأَنْفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَيْنِكُمْ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ﴿۱﴾ انفال
إِنْ تَسْتَفْتِحُوا فَقَدْ جَاءَكُمُ الْفَتْحُ وَإِنْ تَنْتَهُوا فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَإِنْ تَعُودُوا نَعُدْ وَلَنْ تُغْنِيَ عَنْكُمْ فِئَتُكُمْ شَيْئًا وَلَوْ كَثُرَتْ وَأَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۱۹﴾
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ ﴿۲۰﴾ انفال
مشابه همین اشاره برگشتی در باره حکم اولیه خمس ذکر شده که بعدا بجهت برداشت اشتباه از آن در همین سوره به آن متذکر میشود :
وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۴۱﴾ انفال
لَوْلَا كِتَابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِيمَا أَخَذْتُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿۶۸﴾ انفال
فَكُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلَالًا طَيِّبًا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۶۹﴾ انفال
در مجموعه آیات نوزده گانه دوم ، به شنیدن آیات و باور آنها به فتنه ای که فقط ظالمین از مومن نما ها را فرا نمیگیرد بلکه تمام جامعه مومنین را شامل خواهد شد ، هشدار میدهد... خیانت در امانت ها و انباشت ثروت برای حمایت از فرزندان و نسل های بعدی آن فتنه فراگیر را باعث خواهد شد...
مراقبت از اینکه کافرین فتنه نکنند دستور اول در مجموعه آیات نوزده گانه سوم است :
قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَنْتَهُوا يُغْفَرْ لَهُمْ مَا قَدْ سَلَفَ وَإِنْ يَعُودُوا فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِينَ ﴿۳۸﴾ انفال
وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿۳۹﴾ انفال
اما مومنین در این زمان ضعیف الایمان هستند (اعلام این ضعف و تخفیف بابت آن اواخر سوره) و حکم خمس برای تشویق آنهاست :
وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۴۱﴾ انفال
در پایان نوزده گانه سوم :
الَّذِينَ عَاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ يَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِي كُلِّ مَرَّةٍ وَهُمْ لَا يَتَّقُونَ ﴿۵۶﴾ انفال
فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِي الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ ﴿۵۷﴾ انفال
خطاب به مومنین اول سوره برمیگردد ، معلوم میشود کافرین عهد شکنی متعدد داشته اند...پیامبر به تشویق مومنین برای قتال مامور میشوند...اعلام میکنند که امروز بجهت تخفیف 100 نفر شما با دویست نفر از کافرین و ... مقابل هستند :
الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا فَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُوا أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ ﴿۶۶﴾
مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَكُونَ لَهُ أَسْرَى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَاللَّهُ يُرِيدُ الْآخِرَةَ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿۶۷﴾
لَوْلَا كِتَابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِيمَا أَخَذْتُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿۶۸﴾
بطور خلاصه :
در نوزده گانه اول ، اشاره به درجات و روحیات مختلف مومنین و امدادهای غیبی و پیروزی در پایان...
در نوزده گانه دوم ، برگشت به ابتدا و نیز تحکیم پیروزی...و اشاره به شکل گیری ایمان و هشدار به عدم تعقل (شر الدواب – آغاز انحراف) و فتنه مال اندوزی و حب فرزندان...
در نوزده گانه سوم ، اشاره به کسانی که با مال اندوزی خود فتنه ایجاد میکنند ، قتال با کافرین (شرالدواب – سرانجام انحراف)...مجوز به خمس در غنائم در این قتال...
در نوزده گانه ناتمام پایانی ، اشاره به وجود نسبت کم روحیه و ایمان در جنگ آن زمان، توبیخ به گرفتن اسیر و فهم اشتباه از دستورغنائم...ذکر نواقص در این گروه ناقص (کمتر از نوزده آیه)...
آیات پایانی با هجده آیه ناتمام میمانند...جالب اینستکه اولین آیات سوره توبه (سوره بعدی) مانند آیات ابتدایی از این گروه پایانی است و به مشرکینی که مکررا عهد خود را میشکنند اشاره دارد :
الَّذِينَ عَاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ يَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِي كُلِّ مَرَّةٍ وَهُمْ لَا يَتَّقُونَ ﴿۵۶﴾انفال
فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِي الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ ﴿۵۷﴾انفال
وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْخَائِنِينَ ﴿۵۸﴾انفال
وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَبَقُوا إِنَّهُمْ لَا يُعْجِزُونَ ﴿۵۹﴾انفال
......
وَالَّذِينَ آمَنُوا مِنْ بَعْدُ وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا مَعَكُمْ فَأُولَئِكَ مِنْكُمْ وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۷۵﴾انفال
بَرَاءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿۱﴾ توبه
فَسِيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَأَنَّ اللَّهَ مُخْزِي الْكَافِرِينَ ﴿۲﴾ توبه
و این به پیوند مستحکم بین دو سوره انفال و توبه اشاره دارد...گویی بجای بسم الله با نوزده "حرف" ، نوزده "آیه" در ابتدای آنست...
----------------
1403/07/18
گروه های مومنین ، مومنین از درجات مختلف در دو سوره انفال و توبه معرفی میشوند... مومنین حقیقی با آمدن آیات جدید بر اطاعت و ایمانشان افزوده میگردد و توکل بر خدا میکنند و انفاق می نمایند و مخالفتی ندارند (ابتدای سوره انفال) ...
در ادامه بر روی شاخه اول ، در سوره رعد نیز به انواع قطعات مجاور و مشروب با آبی واحد در زمین اشاره ، به اتصال و به پرهیز از فساد در زمین امر میشود :
وَفِي الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجَاوِرَاتٌ وَجَنَّاتٌ مِنْ أَعْنَابٍ وَزَرْعٌ وَنَخِيلٌ صِنْوَانٌ وَغَيْرُ صِنْوَانٍ يُسْقَى بِمَاءٍ وَاحِدٍ وَنُفَضِّلُ بَعْضَهَا عَلَى بَعْضٍ فِي الْأُكُلِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ ﴿۴﴾ رعد
وَالَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ ﴿۲۵﴾رعد
در سوره انفال در موارد متعدد از جمله در دو آیه ذیل اشاره به درجه بندی شدن مومنین است که کار آنها با مخالفت (شقاق) شروع شده و به کفر انجامیده است...(تغییر نعمت توسط خود انسان)... :
ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَمَنْ يُشَاقِقِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿۱۳﴾ انفال
ذَلِكُمْ فَذُوقُوهُ وَأَنَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَابَ النَّارِ ﴿۱۴﴾ انفال
در آیه 14 به سرنوشت نهایی آنها در کنار سرنوشت کافرین اشاره میشود ...
این اتصال آیات است که مشکلات برداشت از آنها را برطرف میکند...
در سوره توبه متصل به سوره انفال نیز به دو گروه ، دروغ گویان به خدا و پیامبر و منتهی به کافر شدن اشاره میشود :
وَجَاءَ الْمُعَذِّرُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ لِيُؤْذَنَ لَهُمْ وَقَعَدَ الَّذِينَ كَذَبُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۹۰﴾ توبه
تمام آیاتی که از مشتقات "شاق - مخالفت" استفاده شده اند ، بر روی شاخه اول هستند غیر از آیه ذیل در سوره محمد بر روی شاخه دوم :
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَشَاقُّوا الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا وَسَيُحْبِطُ أَعْمَالَهُمْ ﴿۳۲﴾محمد
همانهایی که در وضعیتی قرار میگیرند که در این سوره دستور به قتال با آنها داده میشود...
اشاره به درجات مومنین و گروه های مختلف از آنها با تعریف برای "انفال" نیز سازگار است...انفال چیزی است که به تمام گروهها تعلق دارد نه به گروه خاصی از آنها...لذا برای اصلاح امور بین مومنین باید صرف گردد...
يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفَالِ قُلِ الْأَنْفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَيْنِكُمْ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ﴿۱﴾ انفال
اشاره به درجات مومنین و گروه های مختلف از آنها در سوره انفال با موضوع تغییر نعمت و از دست دادن آن (در اثر وساوس شیطانی نفسانی) که فقط در این سوره و سوره رعد (هر دو بر روی شاخه اول) بیان میشود ، بزیبایی سازگار و هماهنگ است :
ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّرًا نِعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَى قَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿۵۳﴾ انفال
لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ ﴿۱۱﴾ رعد