خلاصه برداشتی درباره وحی از قرآن ، تکلم خدا با بشر

وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ ﴿۵۱﴾ شورا

به ترتیب نزدیکی به مقام الهی است...بدون حجاب و واسطه، از پشت حجاب ، یا از طریق ارسال رسول در مقام و درجات مخنلف...

اما نتیجه تکلم ...

کلام الهی آرامش بخش و زنده و زنده کننده است...

کافی است اتصال آیات هر سوره و کلیت (درختواره) قرآن رعایت گردد...آنچنانکه اتصال اجزای پیکر هر موجود زنده شاهد است...

همانطور که در انسانها تولد هست و زاینده و عقیم بودن وجود دارد ، کلام الهی برای انسانها نیز چنین است...

لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ يَهَبُ لِمَنْ يَشَاءُ إِنَاثًا وَيَهَبُ لِمَنْ يَشَاءُ الذُّكُورَ ﴿۴۹﴾ شورا

أَوْ يُزَوِّجُهُمْ ذُكْرَانًا و َإِنَاثًا وَيَجْعَلُ مَنْ يَشَاءُ عَقِيمًا إِنَّهُ عَلِيمٌ قَدِيرٌ ﴿۵۰﴾ شورا

وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ ﴿۵۱﴾ شورا

گاهی نسیم اشاره الهی ، آرامشی در قلب بانویی نگران فرزند کوچکش ایجاد میکند (وحی بر مادر موسی) یا وحی بر حواریون...عَقِيمًا

گاهی دستورات و سفارشات و هشدارهایی (با نداهایی از پشت حجاب) آگاهی بخش و گشایشگر است...(زبر ، صحف)... (يُزَوِّجُهُمْ َإِنَاثًا .... یعنی بمانند مرد)

 گاهی مجموعه بیانات (با ارسال رسول در دفعات متعدد و یا تقرب با روح القدس) درحد یک کتاب زنده و زنده کننده ، ارزانی میکند...(کتب،قرآن)... ( يُزَوِّجُهُمْ ذُكْرَانًا ... یعنی بمانند زن)

وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿۵۲﴾ شورا

بمانند زن بودن قرآن ، با کلمه "مس" ، اعم از"لمس" ، البته بدون ضمیر ها ، آیه ذیل از سوره واقعه نیز تایید میشود : لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ ﴿۷۹﴾

و دیگر اینکه نتیجه برخورد با قرآن بستگی دارد به رفتار خواننده قرآن ...و نیز توجیهی برای تذکرات بیان شده در پی آن :

تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۸۰﴾ أَفَبِهَذَا الْحَدِيثِ أَنْتُمْ مُدْهِنُونَ ﴿۸۱﴾ وَتَجْعَلُونَ رِزْقَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ ﴿۸۲﴾ واقعه

کافی است اتصال آیات هر سوره و کلیت (درختواره) قرآن رعایت گردد...آنچنانکه اتصال اجزای پیکر هر موجود زنده شاهد است...

بسته به اینکه ما این اتصال را همواره رعایت میکنیم یا نه ، زنده یا مرده بودن و عقیم و زاینده بودن و شدن ما نیز مشهود میگردد...

-----------------------------------------------------------------------------------------

توضیح : در کمال تعجب عموما "عقیما" را به معنی نازا میگیرند حال آنکه بمعنی عدم توانا بودن برای ازدواج نیز هست....خداوند عده ای را مزدوج میکند (زنان و مردان توانا برای ازدواج) اما عده ای دیگر را تنها و خنثی نگهمیدارد ...مانند خواجگان طبیعی...

حالات مختلف اینکه فرزند دختر یا پسر بخشیده شود یا دختران یا پسران و یا مخلوطی از دختران و پسران ، در آیه 49 مستطر است...

چون فرزند نداشتن میتواند بعلت عدم توان ازدواج و یا پیری و یا عدم باروری یکی از زوجین باشد در انتهای آیه دوم یعنی آیه 50 آورده و خلاصه سازی جالبی شده است...

-----------------------------------------------------------------------------------------

استفاده از اشارات بعضی سور قبل از سوره شورا بر روی درختواره قرآنی شاخه دوم :

در سوره ص آیات ذیل :

إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِنَاتُ الْجِيَادُ ﴿۳۱﴾ فَقَالَ إِنِّي أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَنْ ذِكْرِ رَبِّي حَتَّى تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ ﴿۳۲﴾ ص

رُدُّوهَا عَلَيَّ فَطَفِقَ مَسْحًا بِالسُّوقِ وَالْأَعْنَاقِ ﴿۳۳﴾ ص

نشان از گرفتن یا فرض کردن آمده و گویی زمینه سازی شده است برای برداشت از سوره شورا...

حضرت سلیمان میگوید آفتاب (با صیغه مونث) در حجاب شد ، اما در حقیقت من در حجاب شدم...مرا بجای آن بگیرید...من از یاد خدا غافل شدم و سرگرم مال دنیا و اسبان خود....

حالا مشابه آن در سوره شورا ، قرآن را با زوجیت زن بگیریم هر چند که با صیغه مذکر بعنوان کتاب یاد میشود...

--------------------

در سوره احزاب بر روی همین شاخه دوم نیز اشاره ای برای درک " يُزَوِّجُهُمْ ذُكْرَانًا و َإِنَاثًا " در سوره شورا ، وجود دارد :

وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَى زَيْدٌ مِنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاكَهَا لِكَيْ لَا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْوَاجِ أَدْعِيَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا ﴿۳۷﴾

--------------------

رویا دیدن پیامبران را نیز از دسته اول سخن گفتن خدا با بشر ، تکلم مستقیم ، میتوان دانست :

رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿۱۲۸﴾ بقره

كُلُّ الطَّعَامِ كَانَ حِلًّا لِبَنِي إِسْرَائِيلَ إِلَّا مَا حَرَّمَ إِسْرَائِيلُ عَلَى نَفْسِهِ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُنَزَّلَ التَّوْرَاةُ قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْرَاةِ فَاتْلُوهَا إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۹۳

فَمَنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۹۴﴾ آل عمران

قُلْ صَدَقَ اللَّهُ فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿۹۵﴾ آل عمران

لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُءُوسَكُمْ وَمُقَصِّرِينَ لَا تَخَافُونَ فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِنْ دُونِ ذَلِكَ فَتْحًا قَرِيبًا ﴿۲۷﴾ فتح

--------------------

وحی بر زنبورعسل یا وحی بر آسمانها اشاراتی بنیانی – همان قوانین نهفته در طبیعت از ابتدا تا انتهای خلقت - بر موجودات و تنظیم برنامه عمل آنهاست و با وحی بر پیامبران و با گفتگوی خدا و انسان کاملا یکسان نمی توانند باشند...البته هر

 دو در کلمه "وحی" اشتراک دارند و اشارات و دستور العمل الهی هستند...اما انسانها در مقابل وحی بر خودشان میتوانند بدان باور کنند و عمل نمایند و یا سرپیچی کنند ، اما موجودات دیگر تسلیم وحی بر خودشان هستند...

جالب اینکه مواردی از این وحی در سور قرار گرفته بر روی شاخه اول درختواره قرآنی ، معرفی شده اند...

وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ ﴿۶۸﴾ النحل

يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا ﴿۴﴾ بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَى لَهَا ﴿۵﴾ زلزال

فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ ﴿۱۲﴾فصلت

--------------------

1402/10/16

سوره شورا متقابل است با سوره مزمل(لینک " ارتباط سور متقابل از ابتدا و انتهای قرآن  ")...سوره مزمل همان سوره ای است که در آیه پایانی آن فرموده است :

إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضَى وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۲۰﴾

خلاصه اینکه هر گروهی از شما تا آنجا که میسر است شبانه قرآن بخوانند...نشان از این دارد که شور و مشورت افراد و مومنینی که قرآن میخوانند موثر و پر برکت خواهد بود...

در جمع مومنین تلاوت کننده قرآن نظراتی رد و بدل و بیان میشود که میتواند امداد و کمک الهی باشد بدون اینکه خود گوینده متوجه باشد بعنوان نمونه در امر طلاق با شرط رعایت تقوی راه حل مشکلات پیدا و بیان میشود :

فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُمْ وَأَقِيمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ذَلِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا ﴿۲﴾ طلاق

وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا ﴿۳﴾ طلاق

از طرف دیگر آیه مورد بحث از سوره شورا (آیه 51) ، انواع و اقسام تکلم خداوند با بشر در گذشته بیان میشود و برای بعد از آخرین نبی (محمد مصطفی بعنوان آخرین رسول و آخرین آورنده کلام الهی و آخرین مورد از تکلم خدا با بشر در ادامه آیه) نیست...یعنی نمیشود به استناد وحی بر مادر موسی بگوییم که امروزه نیز بر کسی وحی میشود مانند وحی بر مادر موسی!!...

اصولا ادعای نزول وحی از طرف هر فرد غیر از محمد مصطفی از زمان خود ایشان به بعد تکذیب و افتراء بر خداوند اعلام شده است:

وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ قَالَ أُوحِيَ إِلَيَّ وَلَمْ يُوحَ إِلَيْهِ شَيْءٌ وَمَنْ قَالَ سَأُنْزِلُ مِثْلَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلَائِكَةُ بَاسِطُو أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَكُنْتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ ﴿۹۳﴾ انعام

وحی بر مادرموسی در مسیر پیروز گرداندن یک پیامبر اولوا العزم (حضرت موسی) در گذشته بوده است...وحی بر زنبور عسل نیز یکبار در گذشته اتفاق افتاده است و تکرار طبیعی (و البته با رصد الهی) است نه اینکه هر روز و ساعت بر زنبور وحی میشود!!...

انسان(های) جستجوگر حقیقت ، پس از مباحثه و مشورت با یکدیگر و با خواندن قرآن مستعد دریافت کمک الهی میشوند بدون آنکه بدان وحی گفته شود و بدون آنکه خود آن فرد بتواند به القای آن استناد کند...خوف و رجاء مطرح است...پس از تلاش و شورای اجتماعی (یا درک نظرات اجتماعی رایج) و خواندن قرآن ، امیدوار به مطرح شدن نظری که کمک و توفیق الهی است خواهیم شد...

زنبوران عسل وحی دریافتی را نسل به نسل منتقل میکنند و تغییری در آن نمی دهند...اما انسانها میتوانند برداشت سفارشی و خرافی از وحی را با اعوجاج توجیه و رنگ و لعاب داده شده به نسل های دیگر منتقل کنند و آنها را گمراه و مطیع تربیت کنند...البته هر نسلی مسئول قبول و اجرای برداشت منتسب به قرآن توسط خود است...فرق بین انسان و زنبورعسل ، اختیارات گسترده و درک متحول و پویاست...

صفحه اول