اشاره ای به اتصال آیات در چهار سوره الذاریات و  الحاقه و الاحقاف و الشمس

 

در سوره الذاریات ترتیب ذکر اسامی اقوام و بعضی مشخصات آن جوامع ترتیب خلقت و زندگی آنها در واقعیت نیست. ترتیبی که در سوره هود بیان میشود. پس بترتیب چیست؟

 

الذاریات یعنی پراکنده کنندگان. از جمله آنها باد است.این پراکنش زمانی باعث تکثیر گیاهان میشود.

موارد متعددی از تکثیر و توسعه در این سوره وجود دارد.

 

 این سوره سوره اشاره به شکفتن حیات دنیوی و نابودی تکذیب کنندگان حیات اخروی است.

 

بقرینه اتصال آیات تکثیر مومنین هم میتواند مد نظر باشد. تکثیر مومنین پس از هر پاکسازی جوامع آلوده و گناهکار و نابود سازی کافرین آنها شروع میشود. با استفاده از مومنین باقیمانده  از آن حوادث .

 

بنظر میرسد در سوره الذاریات ذکر اقوام انتخابی بترتیب تعداد افراد مومن باقیمانده میباشد.بعبارت بهتر بترتیب موثر بودن در ادامه حیات انسانها میباشد:

 

مومنین نجات یافته از قوم ابراهیم و آل لوط  در تعداد بیشتری نسبت به نجات یافتگان اقوام دیگر هستند.چرا که مومنین ایشان (جهت حفاظت از آنها) قبل از عذاب مقدر از محیط خارج میگردند:

 

فَأَخْرَجْنَا مَن كاَنَ فِيهَا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ(35)

فَمَا وَجَدْنَا فِيهَا غَيرَْ بَيْتٍ مِّنَ الْمُسْلِمِينَ(36) الذاریات

 

قَالُواْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلىَ‏ قَوْمٍ مجُّْرِمِينَ(58)

إِلَّا ءَالَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِينَ(59) الحجر

 

آیا میتوانسته خانه حضرت لوط فقط همان یک خانه مسلمین باشد؟ آیا اشاره "آل لوط " تعداد افراد یک خانه را منظور دارد؟ بنابر آیات ذیل از سوره انبیاء:

 

قُلْنَا يَنَارُ كُونىِ بَرْدًا وَ سَلَامًا عَلىَ إِبْرَاهِيمَ(69)

وَ أَرَادُواْ بِهِ كَيْدًا فَجَعَلْنَهُمُ الْأَخْسرَِينَ(70)

وَ نجََّيْنَهُ وَ لُوطًا إِلىَ الْأَرْضِ الَّتىِ بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَلَمِينَ(71)

 

و آیات ذیل از سوره عنکبوت :

 

وَ لَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَى‏ قَالُواْ إِنَّا مُهْلِكُواْ أَهْلِ هَاذِهِ الْقَرْيَةِ  إِنَّ أَهْلَهَا كَانُواْ ظَلِمِينَ(31)

قَالَ إِنَّ فِيهَا لُوطًا  قَالُواْ نحَْنُ أَعْلَمُ بِمَن فِيهَا  لَنُنَجِّيَنَّهُ وَ أَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ كَانَتْ مِنَ الْغَبرِِينَ(32)

 

بنظر میرسد ابراهیم و لوط در یک قریه بوده اند.بنابراین "غیر بیت" اشاره به همان خانه ابراهیم (اولین فرد از مسلمین) دارد که فرشتگان در پایان (پس از بیرون بردن مومنین اهل لوط) به آن رسیده اند.

----------------------------------------------------------------------

قوم موسی در رده دوم هستند.موسی قوم خود را شبانه خارج میکند.فرعونیان به دنبال آنها روان میشوند.ولی مقدر این است که آل فرعون غرق شوند. مثلا در سوره الدخان میفرماید:

 

فَأَسْرِ بِعِبَادِى لَيْلاً إِنَّكُم مُّتَّبَعُونَ(23)

وَ اتْرُكِ الْبَحْرَ رَهْوًا  إِنهَُّمْ جُندٌ مُّغْرَقُونَ(24) الدخان

----------------------------------------------------------------------

قوم عاد که کافرین آن بر اثر باد شدید نابود میشوند دارای تعداد نجات یافته گان مومن در مرتبه سوم است.هر کسی در معرض این باد قرار میگرفته نابود میشده است.هفت شب و هشت روز ادامه داشته است.

----------------------------------------------------------------------

قوم ثمود که کافرین آن بر اثر صاعقه شدید نابود میشوند علیرغم داشتن خانه های مستحکم سنگی  دارای تعداد نجات یافته گان مومن در مرتبه چهارم است. بنابراین نجات یافته گان این قوم کمتر از نجات یافته گان قوم عاد میباشند. صاعقه های بزرگ تولید زلزله نیز نموده اند.طبیعی است که این حادثه تلفات بیشتری از باد داشته باشد.

----------------------------------------------------------------------

کمترین تعداد مومنین نجات یافته در حادثه طوفان نوح میباشد. همانطور که در سوره هود میفرماید:

 

حَتَّى إِذا جاءَ أَمْرُنا وَ فارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِلْ فيها مِنْ كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَ أَهْلَكَ إِلاَّ مَنْ سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ وَ مَنْ آمَنَ وَ ما آمَنَ مَعَهُ إِلاَّ قَليلٌ (40) هود

 

**************************************************************************

 

در سوره الحاقه ترتیب ذکر اسامی اقوام نامبرده در سوره الذاریات بترتیب دیگری است. در ضمن بترتیب خلقت و زندگی آنها هم نیست. پس ذکر اسامی اقوام و وقایع تنبیهی مربوطه (البته بصورت خیلی خلاصه) بترتیب چیست؟

 

این سوره سوره نابودی حیات دنیوی و شکفتن حیات اخروی و خواری تکذیب کنندگان آنست.

 

وقتی یک طوفان سهمگین رخ میدهد بترتیب چه صحنه هایی رخ میدهند؟ تراکم ابرها و برخورد شدید آنها. بروز رعد و برق. صداهای شدید صاعقه . باد های شدید. ریزش های شدید باران و روان شدن سیل . طوفان نوح نمونه شدید و کامل این نوع حوادث است. بروز زمین لرزه های زیر دریا یا بیرون دریا و رخداد آتشفشان های دریایی نیز از جمله حوادث همراه طوفانهای شدید میتواند باشد.

 

اقوامی که در ابتدای این سوره نام برده میشوند اقوامی هستند که با حوادثی به همان ترتیب حوادث منتهی به سیل و طوفان تنبیه میشوند و مورد عذاب قرار میگیرند:

 

قوم ثمود با صاعقه

قوم عاد با صاعقه و با باد های شدید

قوم نوح با صاعقه و بادهای شدید و طوفان.

 

فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِكُواْ بِالطَّاغِيَةِ(5) الحاقه

----------------------------------------------------------------------

وَ أَمَّا عَادٌ فَأُهْلِكُواْ بِرِيحٍ صَرْصَرٍ عَاتِيَةٍ(6) الحاقه

----------------------------------------------------------------------

وَ جَاءَ فِرْعَوْنُ وَ مَن قَبْلَهُ وَ الْمُؤْتَفِكَاتُ بِالخَْاطِئَةِ(9)

فَعَصَوْاْ رَسُولَ رَبهِِّمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رَّابِيَةً(10)

إِنَّا لَمَّا طَغَا الْمَاءُ حَمَلْنَاكمُ‏ْ فىِ الجَْارِيَةِ(11) الحاقه

-----------------------------------------------------------------------

 

جزئیات حوادث همراه با حوادث اصلی در این سوره ذکر نشده  است.مثلا چه بسا با رعد وبرق شدید لرزش زمین نیز همراه بوده باشد.

 

قوم فرعون از اقوامی است که با حوادثی در میانه و شبیه به حوادث شاخص از بین رفته اند.آنها در دریای متلاطم غرق شدند.زمین لرزه های شدید و پرتاب سنگریزه نیز نابود کننده بعضی دیگر همچون قوم لوط هستند.(الْمُؤْتَفِكَاتُ)

 

و آخر الامر ما از فرزندان نجات یافتگان طوفان نوح هستیم. طوفانی که در پایان بیان حوادث میان اقوام گویای مرحله پایانی است و اشاره به آن با عبارت "زمانی که آب طغیان کرد" صورت گرفته است (لما طغی الماء).

 

**************************************************************************

 

در سوره احقاف از اقوام گذشته تنها از قوم عاد نامبرده میشود.قومی که با باد شدید و سمی نابود شد.این موضوع بطرز اعجاب آوری در رابطه با بقیه آیات این سوره است.بیان تولد انسان و رشد تدریجی و رسیدن به اوج بلوغ فکری و جسمی او اشاره ای به پیدایش روح پاک یا ناپاک شده در انسان است.

 

در آیه 20 میفرماید:

 

وَ يَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُواْ عَلىَ النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّبَاتِكمُ‏ْ فىِ حَيَاتِكمُ‏ُ الدُّنْيَا وَ اسْتَمْتَعْتُم بهَِا فَالْيَوْمَ تجُْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَسْتَكْبرُِونَ فىِ الْأَرْضِ بِغَيرِْ الحَْقّ‏ِ وَ بمَِا كُنتُمْ تَفْسُقُونَ(20)

 

گویی روح پاک الهی در انسان در اثر اعمال ناشایست از بدن انسان گناهکار خارج میشود در حالیکه تبدیل به روح ناپاک شده است.بیرون رفتن روح ناپاک در پایان حیات دنیوی با وزیدن باد مسموم و نابودی افراد در معرض آن در تقارن نیست؟

اعلام شنیدن قرآن توسط گروهی از جنیان که موجوداتی نامرئی و در گردش سریع هستند هم بنوعی تداعی کننده باد میباشد...

 

**************************************************************************

 

در سوره الشمس از اقوام گذشته تنها از قوم ثمود نامبرده میشود.قومی که با صاعقه از بین میرود.اگر روال عذاب را از طوفان نوح شروع کنیم به صاعقه قوم ثمود میرسیم.دوباره از صاعقه شروع میشود به زلزله ها ی قوم لوط میرود و پس از آن به غرق شدن فرعونیان در دریا میرسد.این روال به زلزله ها و طوفان های آخر زمان و وقوع قیامت منجر میشود.گویی یک منحنی سهمی شکل در جریان است.نقطه مینیمم آن قوم ثمود است.

 

بنابراین گویی شروع مجدد عذاب های الهی رخ میدهد.عذاب های بعدی مانند تمام عذاب ها در اثر گناهان مرحله به مرحله انسان ها خواهد بود.خداوند از عواقب این عذاب ها خوفی ندارد:

 

وَ لَا يخََافُ عُقْبَاهَا(15) الشمس

 

انسانها باید از عواقب اعمال و نفسانیات خود بترسند.قوم ثمود با ساده ترین و ابتدایی ترین تکلیف  روبرو بوده اند و آنهم اینکه کاری به کار یک شتر نداشته باشند.بگذارند در محدوده خودش باشد. انسانهای قوی نیز باید از سوء استفاده از افراد ضعیف بپرهیزند.از ارتکاب کوچکترین گناهان باید پرهیز کرد تا مبادا گرفتار گناهان بزرگ شویم.قوم ثمود با صاعقه که از اولین عذاب ها یا از مراحل اولیه عذاب های مفصل بوده است تنبیه میشود.

 

اقوام اولیه مدت های طولانی تری مهلت داده شده اند.قوم نوح بیشترین مدت و فرصت توبه و ایمان داشته اند. لذا نابودی آنها هم با عملیات تنبیهی شدیدتری انجام شده است.در تقارن با این عذاب بزرگ اول در پایان حیات انسانها نیز با حوادث بزرگ روبرو خواهیم شد.

 

سوره شمس همچون خورشید بر مسیر عذاب صاعقه و عذاب های مخرب بعدی آن و حوادث مشابه قبلی نور و روشنایی آگاهی بخش و هشدار دهنده می تاباند.

 

**************************************************************************

 

تا کنون از ترتیب چهار سوره بحثی نداشتیم. اگر برداشت خود را به محک ترتیب سور بزنیم همان نتایج با زیبایی و وضوح بیشتری رخ نشان میدهند. این ترتیب مسیر خلاصه تر گفتن مفاهیم است.

 

در سوره احقاف سوره 46 به استقامت در موضع حق که همان ایمان به کتاب و آخرت است امر میشود. مبادا با بادی چون بید بلرزیم! اگر استقامت نداشته باشیم و به سراشیبی تکذیب و کفر بیافتیم بادهای مسموم ما را نابود خواهند کرد و ...فلا تملکون لی من الله شیئا...(آیه 8)

 

در سوره الذاریات سوره 51 اشاره به داشتن امید و استقامت میشود.نجات و تکثیر مومنین و پیدا شدن فرصت های جدید بشارت داده میشود.

 

در سوره الحاقه سوره 69 هشدار داده میشود. با بیان خلاصه حوادث نابود کننده مکذبین و کافرین  قبلی. با بیان مفصل تر عذاب های آخرتی. اشارات خلاصه دارد به مسیری که طی شده و باید طی شود.

 

سوره شمس سوره 91 هشداری است صاعقه وار به عواقب نافرمانی از دستورات الهی بودیعه نهاده شده در وجودمان. ناپاک شدن روح مان. اینها نتیجه سقوط اجتماعی است.ناپاکی اجتماعی به ناپاکی درونی ما منجر خواهد شد و بالعکس.

صفحه اول