از سوره الرحمن و سوره الواقعه

 

آیه "فَبِأَيِّ آلَاءِ رَ‌بِّكُمَا تُكَذِّبَانِ" در سوره الرحمن 31 بار تکرار شده است.اولین مورد در آیه 13  .

 

در انتهای آیه 38  آیه "فَبِأَيِّ آلَاءِ رَ‌بِّكُمَا تُكَذِّبَانِ" 12 مرتبه تکرار شده است و 19 بار دیگر باقی میماند.

 

پس از آیه 38 وقایع آن جهانی وصف میشوند. از مجازات مجرمین بدون سوال از آنها شروع میشود:

 

فَيَوْمَئِذٍ لَّا يُسْأَلُ عَن ذَنبِهِ إِنسٌ وَلَا جَانٌّ ﴿٣٩ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَ‌بِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٤٠ يُعْرَ‌فُ الْمُجْرِ‌مُونَ بِسِيمَاهُمْ

 

فَيُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِي وَالْأَقْدَامِ ﴿٤١

 

اما در سوره مدثر اصحاب یمین از مجرمین می پرسند:

 

فِي جَنَّاتٍ يَتَسَاءَلُونَ ﴿٤٠ عَنِ الْمُجْرِ‌مِينَ ﴿٤١ مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ‌ ﴿٤٢ مدثر

 

سوره مدثر همان سوره ای است که در آن به عدد  19 یعنی تعداد ملائکه مسئول حهنم اشاره میشود...

 

سوره الرحمن با آیه تَبَارَ‌كَ اسْمُ رَ‌بِّكَ ذِي الْجَلَالِ وَالْإِكْرَ‌امِ ﴿٧٨ خاتمه می پذیرد آیه ای که در یک

 

هماهنگی زیبا به آیه اول و اسم پر برکت "الرحمن" اشاره میکند...

 

-----------------------------------------------------

  

درباره آیه 68 سوره الرحمن یعنی سوره 55 که می فرماید "فیها فاکهه و نخل و رمان" اختلافات و ساده سازی هایی صورت میگیرد.

 

مطالعه دقیقتر این سوره  و یک پارچه دیدن آن و ارتباط آیات آن زوایای بیشتری از این آیه را نشان میدهد و باعث میشود اختلافات کمتر شود.

 

در این سوره دوبار "ذو الجلال و الاکرام" آمده است یکبار پس از آنکه میفرماید "کل من علیها فان" یعنی زمانی که همه انسان ها از بین میروند و آرامش قبل از طوفان است و بار دیگر در پایان سوره جایی که استقرار و آرامش اهل جنات بیان میشود.

 

این دو قسمت شدن خود باعث راحتی برداشت شده است.قبل از فانی شدن بر روی زمین و در این جهان در آیات 11و 12 میفرماید "فیها فاکهه و النخل ذات الاکمام و الحب ذو العصف و الریحان".

 

بنظر ما "الریحان" منظور استقرار و آرامش نسبی در روی زمین برای انسانهاست.شبیه به آرامش کوتاه با بوییدن گیاهان خوشبو. که با "ریحان" بمعنی آرامش کامل موقع دخول به حیات اخروی بیان شده در سوره الواقعه نظیر میشود.همانطور که داریم: 

النخل در روی زمین  نخل در آخرت  

الخمر در روی زمین  خمر در آخرت

الرمان در روی زمین  رمان در آخرت

 

در هر حال در پایان آیه 12=3*4 داریم "النخل"و "الحب".از درخت میوه بلند قد و دانه ریز صحبت میشود.

 

در آیه 68= 2*34 در مورد میوه "دو جنت" دوم (ضریب2) داریم "نخل" و "رمان".نظیر بنظیر در نظر بگیریم."فاکهه" و "نخل" در هر دو آیه 12 و 68 وجود دارند. میوه انار بجای "الحب ذوالعصف" قرار گرفته است.میوه انار جمع چندین حبه است.حبه ها در یک غلاف و پوشش قرار دارند.

 

اهل جنت مانند انسانهای زمینی زحمت جمع کردن حبه ها را از زمین ندارند. صحبت از غلاف برای

"النخل" هم نشده است. گویا رطب هم آماده نزدیک و در دسترس آنهاست.

 

عدد های 3 و4 در آیه 12 دانه دانه هستند ولی در آیه  2*34= 68 عدد های 3 و4 جدا شدنی نیستند.

 

اعداد 34 و 55 از اعداد رمز آلود در ریاضی هستند.سوره 34 سوره سبا و سوره 55 سوره الرحمن از اعجاز فوق العاده ای برخوردارند.

 

-----------------------------------------------------

 

بنظر میرسد در مورد سورتین الرحمن و الواقعه علاوه بر رعایت ترتیب رعایت اتصال مطالب نیز شده است.همانطور که از بیانات با ارزش صاحب تفسیر روح المعانی در این مورد نیز چنین بر می آید.

 

این ترتیب و ارتباط که بین بعضی از سور مجاور دیگر هم برقرار است در مورد این دو سوره نیز به زیبایی و وضوح دیده میشود.

 

ترتیب سور همیشه برقرار و معتبر و لازم الرعایه و هدایت بخش است اما اتصال سور وقتی برقرار است که قرائن آشکاری وجود داشته باشد.همانطورکه تصویر یک بعدی یک درخت سه بعدی اقتضاء دارد. تصویر یک بعدی بر اساس عدم رویهم افتادگی تصاویر و ترتیب اعضاء می باشد.

 

اشاره با کلمه  "الواقعه" نشان از این دارد که وقتی این "اتفاقی که" در جملات قبل و در سوره قبل گفته شد رخ بدهد چه و چه خواهد شد."الواقعه" گفته شده نه اینکه چیزی ابتدا به ساکن گفته شده باشد مانند "الحاقه" یا "الطارق" یا "القارعه" ...

 

از یک طرف سوره الرحمن با این آیه خاتمه می پذیرد: تبارک اسم ربک ذی الجلال و الاکرام.از طرف دیگر اشاره "کنتم" در آیه 7 سوره واقعه وقتی منطقی جلوه میکند که ضمیر اشاره مخاطبی قبلا به افرادی قبل از این آیه وجود داشته باشد ولی ضمیری این چنین در سوره الواقعه تا قبل از آیه 7 نیست بنابراین مطلب همان ادامه مطالب سوره الرحمن است.

توضیح اینکه اگر ظاهر شدن  کلمه "کنتم" را در اوایل سور جستجو کنیم هیچکدام بدون اشاره قبلی ظاهر نشده اند.نه مانند الگوی سوره الدخان است که میفرماید:

 

رَحْمَةً مِّن رَّبِّكَ  إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ(6)

رَبّ‏ِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَا بَيْنَهُمَا  إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ(7)

 

که در این حالت ضمیر خطاب در "ربک" زمینه ساز کلمه "کنتم" شده است.

 

و نه مانند الگوی سوره الحدید است که میفرماید:

 

...وَ مَا يَنزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَ مَا يَعْرُجُ فِيهَا  وَ هُوَ مَعَكمُ‏ْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ  وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ(4)

 

که دراین حالت ضمیر خطاب در "هو معکم" زمینه ساز کلمه "کنتم" شده است.

 

به هر حال چون با اشاره به مخاطب شروع میشود برای پیوستگی مطالب در سوره الواقعه از اصحاب المیمنه که مومنین مخاطب (همراه با رسول الله مخاطب در آخرین آیه سوره الرحمن) هستند شروع میشود.

 

پس از اصحاب المیمنه نمی شود که مقربون نام برده شوند چرا که ایشان برتر از آنها هستند.پس بعد از اصحاب المیمنه اصحاب المشئمه ذکر میشوند.سپس برای اینکه اشاره به دوری بسیار بیشتر از این اصحاب المشئمه فرموده باشد دو بار "السابقون" آمده است.با گفتن "المقربون" فاصله را بیشتر نشان داده است.ترتیب و ارتباط بیانات و حقیقت ماجرا بیان معجزه و زیبایی را رقم زده است.

 

در آیه 89 سوره الواقعه به تنها آیه دیگری که کلمه "ریحان" دارد میرسیم."ریحان" همان رزق و نعمت نیست چون میفرماید:...فروح و ریحان و جنت نعیم...بنابراین "روح" حیات اخروی یافتن و "ریحان" آرامش و استقرار یافتن است و سپس نعمات فراوان.در روی زمین پس از تدارک رزق و روزی و نعمت آرامشی نسبی حاصل میشود ولی در آخرت اول حیات و آرامش است سپس نعمات...

 

در پایان سوره واقعه مطلب از مقربین شروع میشود و به اهل جهنم ختم میشود.سپس میفرماید "ان هذا لهو الحق الیقین" آیه 95. این اشاره پایانی با بیاناتی از قبیل اینکه "...لترون الجحیم ثم لترونها عین الیقین ثم لتسئلن یومئذ عن النعیم...نیز هماهنگی دارد.

 

سوره الواقعه با خطاب به پیامبر ختم میشود و شبیه به آیه پایانی دوبار در سوره آمده است:

"فسبح باسم ربک العظیم" آیه 74

"فسبح باسم ربک العظیم" آیه 96 آیه  پایانی

 

همانطور در سوره الرحمن با خطاب به پیامبر ختم میشود و تقریبا شبیه به آیه پایانی دوبار در سوره آمده است:

"و یبقی وجه ربک ذو الجلال و الاکرام"  آیه 27

"تبارک اسم ربک ذی الجلال و الاکرام" آیه 78 آیه پایانی

 

----------------------------------------------

 

تنها سوره ای که در آن انسانها به سه گروه "ازواجا ثلاثه" تقسیم شده اند سوره الواقعه است. در بقیه موارد به دو گروه تقسیم میشوند.علت چیست؟

بطور خلاصه اینطور بنظر میرسد که آن تقسیم بندی سه گانه در این جهان میباشد و علت آن پنهان بودن افراد پیشتاز از افراد پیرو حق در دنیاست.ولی در آخرت پیشتازان نیکی و پاکی و پیروان صدیق آنها برای هم شناخته شده و در یک طرف خواهند بود و مخالفین و غیر مومنین در طرف دیگر.

 

در سوره الواقعه در ابتدای سوره از دسته بندی افراد در این دنیا بیاناتی است. چرا که مسابقه در این جهان انجام میشود.آخرت محل "مسابقه" نیست. محل دیدن نتیجه میباشد.همچنانکه در انتهای سوره نیز افراد محتضر یعنی در لحظات پایانی عمرشان در این جهان تقسیم بندی شده اند.آنهایی که با سعی و تلاش بسیار مسابقه در نیکی و پاکی را برده اند هنگام دخول به حیات اخروی با آرامش و راحت بسیار از این دنیای رنج آلود خلاص میشوند و در قرب الهی آرام میگیرند و جنت نعیم مهیاست.

 

 

در ابتدای سوره از اصحاب "میمنه" و "مشئمه" نیز صحبت میشود.افراد قرین میمنت و مبارکی و رشد از یک طرف و افراد همراه با نحوست و بدبختی و شقاوت از طرف دیگر.

 

افراد مقربین بین خودشان با "سلاما سلاما" روبرو میشوند.این آیه در اتصال با آیه بعدی "و اصحاب الیمین ما اصحاب الیمین" این سلام را به اصحاب الیمین نیز تسری میدهد.مثل سلام به رسول الله در آیه ذیل از سوره الواقعه :

 

فَسَلَامٌ لَّكَ مِنْ أَصحَْابِ الْيَمِينِ(91)

 

چنانکه میدانیم مومنین و غیر مومنین در آخرت با حائلی بینشان جدا میشوند.آیه ذیل از سوره حدید نشان میدهد:

 

يَوْمَ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَ الْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ انظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِن نُّورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُواْ وَرَاءَكُمْ فَالْتَمِسُواْ نُورًا فَضُرِبَ بَيْنهَُم بِسُورٍ لَّهُ بَابُ  بَاطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَ ظَاهِرُهُ مِن قِبَلِهِ الْعَذَابُ(13)

 

 ولی مقربین و اصحاب المیمنه بینشان حائلی نیست ایشان همگی در یک طرف هستند.الا اینکه در فواصل متفاوتی از مرکز قرار دارند بترتیب طهارت و پاکی روح.که نتیجه سعی و تلاش آنهاست.

 

السابقون در دنیا از اصحاب المیمنه جدا در نظر گرفته شده اند بخاطر اینکه در دنیا از هم خبر ندارند و گروه هایی پیشتاز هستند و ممکن است در جغرافیاهای مختلفی باشند.حتی میتوانند در یک زمان و مکان نیز باشند ولی در فهم حق و کتاب الهی در سطوح مختلف باشند و چه متناسب و زیباست قرار گرفتن آیات حول آیه "لا یمسه الا المطهرون" در همین سوره الواقعه!

 ولی در آخرت این ارواح پاک همدیگر را میبینند و بر هم سلام دارند.بترتیب طهارت به خداوند نزدیک هستند.ایشان در یک طرف هستند (یمین) و غیر مومنین در طرف دیگر(شمال). 

-----------------------------------------------------------

1401/03/25

 

در سوره الرحمن دوبار " مُتَّكِئِينَ " آمده است...اولی در اوایل توصیف نعمات دو بهشت بالاتر و دومین بار در انتهای توصیف دو بهشت پایین تر....

 

توصیف نعمات این دو زوج بهشت از جمله اشاره به ازواج مطهره در آنها در میانه این دو " مُتَّكِئِينَ " آمده است گویی اشاره به اینکه این ازواج مطهره قبلا توسط هیچ انس و جنی لمس نشده اند رعایت میگردد!! این ازواج مطهره در مناطق بدون افراد نامحرم بوده اند!!

-----------------------------------------------------------

 1399/10/6

 

شاید بتوان گفت سوره الرحمن و الواقعه اوج شبیه سازی های قرآنی هستند ...در سوره واقعه در باره آیه ذیل :

 

نَحْنُ جَعَلْنَاهَا تَذْكِرَةً وَمَتَاعًا لِلْمُقْوِينَ ﴿۷۳﴾

 

تا آنجا که جستجو شد تقریبا شاید همه مفسرین ضمیر "ها" را اشاره به آتش ذکر کرده اند فقط در یک مورد گفته شده است : " اى النّار أو الشّجرة"  در " تفسير بيان السعادة فى مقامات العبادة" نویسنده سلطان محمد گنابادی...آیا جای تاسف نیست؟

 

آتش برای مسافرین "متاع" است یا بوته و چوب و درخت ؟ آتش کوچک از یک درخت در بیابان چه تذکری برای آتش جهنم دارد؟ مهم خود آن درخت است و این معجزه که آتش از آن درخت و چوب جرقه میزند...خداوند خود را خالق آن درخت ذکر میکند (آیه 72) ...اگر ضمیر اشاره به درخت باشد که هست اتصال آیات ذیل در اواخر سوره واقعه:

 

أَفَرَأَيْتُمُ النَّارَ الَّتِي تُورُونَ ﴿۷۱﴾

 

أَأَنْتُمْ أَنْشَأْتُمْ شَجَرَتَهَا أَمْ نَحْنُ الْمُنْشِئُونَ ﴿۷۲﴾

 

نَحْنُ جَعَلْنَاهَا تَذْكِرَةً وَمَتَاعًا لِلْمُقْوِينَ ﴿۷۳﴾

 

فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ ﴿۷۴﴾

 

فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ ﴿۷۵﴾

 

وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ ﴿۷۶﴾

 

إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ ﴿۷۷﴾

 

فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ ﴿۷۸﴾

 

لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ ﴿۷۹﴾

 

تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۸۰﴾

 

منتهی میشود به ارتباط مفاهیم بسیار درباره قرآن....اینکه قرآن در اصل درختواره ای غیبی و بهشتی است "از صحف مکرمه مرفوعه مطهره و بایدی سفره کرام برره... (سوره عبس)" و دست ناپاکان به آن نمی رسد...سور در قرآن در مختصات دقیق قرار دارند همچون مواقع نجوم...از آن درختواره بهشتی قرآن نازل میشده و بر طبق آن قرآن جمع‌ آوری و محفوظ میماند....منظور عدم دسترسی به فهم قرآن نیست...پس از تنزیل میتوان و باید آنرا فهمید و باید با آن تربیت شد و الا چگونه میتواند دستورات رب العالمین باشد؟ (آیه 80) ...

 

گویی درختواره قرآنی برای کسانی که در بیابان و برهوت کج اندیشی ها و سرگشتگی ها قرار گرفته اند متاع نجات بخش است...

 -----------------------------------------------------------

 

درباره ربط منطقی بین آیات 86 و 87 سوره واقعه :

 

فَلَوْلَا إِنْ كُنْتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ ﴿۸۶﴾ تَرْجِعُونَهَا إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۸۷﴾

 

موضوع برگرداندن موت و حیات نیست بلکه مسئله برگرداندن نفس است ، برای حساب و کتاب در قیامت، که دارد از بدن مرده جدا میشود و از حلقومش بیرون میرود و تحت نظر ملک الموت قرار میگیرد...ضمیر در "ترجعونها" به نفس برمیگردد نه به مرده ....

 

مثل اینستکه کسی چیزی را از یکی از ما دارد بزور میگیرد و ما اطرافیان و خود شخص میرنده با هم ، نتوانیم مانع کار رباینده شویم...چون رباینده از اطرافیان به میرنده نزدیک تر است و توانسته خیلی زود تر از ما اطرافیان، آنرا از میرنده پس بگیرد....

 

وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْكُمْ وَلَكِنْ لَا تُبْصِرُونَ ﴿۸۵﴾ واقعه

 

رباینده ای که آن نفس را تا روز قیامت مراقبت میکند...خوب چرا ما خودمان زودتر متوجه نشدیم تا مانع شویم یا اگر میتوانیم الآن آن نفس را برای شخص میرنده نگهداریم و از ملک الموت پس بگیریم و نگذاریم به قیامت بکشد....و اصلا مانع بروز قیامت شویم... نفس در قیامت با روح خود جفت میشود و تحت پرسش قرار میگیرد....

 

برای شخصی که ناظر بر عالم غیب و شهادت است کاملا قابل مشاهده در یک روند منطقی است : گرفتن و نگهداشتن برای حساب و کتاب...

 

و برای ما گویای ناتوانی و هشداری بر وجود عالم غیب و ظاهر شدن در حیات جدید ، این بار طبق نفس خودمان ، است...

 

شاید واضح تر باشد که نفس انسان را مشابه جعبه سیاه (هواپیما یا هرچیز دیگر- محل ثبت تمام وقایع) بدانیم...

قیامت بر مبنای این جعبه سیاه ها بر پا میشود....اگر کسانی منکر قیامت و حسابرسی هستند ، نگذارند این جعبه های سیاه بدست ما بیافتند و پیش خود نگهدارند....

صفحه اول