آیه تبلیغ

چیده شدن آیات در هر سوره به چه منظوری بوده است؟ آیا حفاظت الهی از قرآن شامل چینش آیات و سور هم میشود؟

آیا این چینش و این مواضع برای کلمات و آیات مبنایی برای فهمیدن است یا از سر پیچ دادن و پنهان کردن مطالب این کار انجام شده است؟

 

بعضی از آقایان علما در عصر ما بر مطالبی اصرار میورزند که باعث سردرگمی و سرافکندگی است.

درعصری که شبکه های ارتباطی گسترده اجتماعی و کامپیوتری در آن حرف اول را میزنند.علمای قدیم ما بیشتر به ارتباط آیات معتقد بوده اند تا علمای متاخر و این جای تعجب است.

 

مثلا صاحب تفسیر سورآبادی به ارتباط آیات مجاور آیه تبلیغ معتقد است ولی آقایان علمای معاصر معتقد نیستند و با اصرار غیر منطقی سعی دارند بگویند بعضی عبارات و آیات سوره مائده در بین آیات دیگر جاسازی شده اند و مقصودی غیر از آنچه بقیه آیات این سوره دارند را بیان میکنند!

در این شرایط دوری جوانان از دین و دیانت چیز عجیب و غریبی خواهد بود؟

شوق و ذوقی برای مطالعه قرآن باقی میگذارد؟

 

بطور مثال آقای مکارم در تفسیر نمونه ج 5 ص 18 میگوید "...ثانيا همانطور كه بارها گفته‏ايم، قرآن يك كتاب كلاسيك نيست كه مطالب آن در فصول و ابواب معينى دسته‏بندى شده باشد، بلكه طبق نيازها و..."

 

نزول متفرق و طبق نیازها بمانند استناد و ابلاغ از یک کتاب در مواقع مختلف است و از یک کتاب منسجم الهی دریافت میشود.هر سوره قبل از نزول بطور کامل نزد ملائکه وحی است.آیات سوره های بزرگ در جواب نیازهای نظیر خودشان نازل میشوند ولی پس از نزول کامل آیات بدستور الهی چیده میشوند طبق الگوی سوره در عالم بالا.همانطورکه ما هم پس از درک کلی و منسجم از قرآن و فقط پس از آن در مواقع مختلف و طبق نیازها احکام مجزا صادر خواهیم کرد.

حتی کاملا ممکن است بعضی از عبارات آنرا بجهت شیوایی و زیبایی کلام اصطلاح کنیم.بکار بردن اصطلاحی دلیل بر معنای آیات و سوره مربوطه نیست.معنای سوره با ارتباط تمام آیات و عبارات آن اخذ میشود.

 

چینش آیات بدستور رسول الله در هر سوره مبنایی برای درک منسجم از آن سوره و قرآن بوده است.آیا برای شبهه افکنی آیات مرتب شده اند؟

 

ما چه اصراری داریم که عقاید مذهبی (از هر مذهبی) و متعصبانه خود را به هر قیمت حفظ کنیم؟

ما چرا باید کتاب دین خود را با همین دسته بندی و سوره بندی قبول نکنیم؟

چرا آشکارا نمی گویید این چینش قرآنی دست ساخت مغرضین است و مورد تایید خداوند نیست؟

 

اگر رعایت این چینش فعلی منتج به نتایج غیر منطقی و ناشایست میشد حق با ایشان و امثال ایشان بود ولی وقتی میبینیم این چینش و اتصال فضای بسار زیبا و منطقی و معجزه گونه ارائه میکند چرا باید آنرا بی اهمیت بدانیم؟

 

هر وقت با مذهب ما سازگار شد به ارتباط آیات استناد کنیم و هر وقت سازگار نبود بگوییم چینش آیات بر اساس بخصوصی نیست.آیا این درست است؟

 

**************************************

 

دوبار عبارت "یا ایها الرسول" در قرآن آمده هر دو بار هم در این سوره است یعنی سوره مائده و هر دوبار هم در مورد یهود یا نصاراست.اولی آیه 41 دومی آیه 67:

 

* يَأَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يحَْزُنكَ الَّذِينَ يُسَرِعُونَ فىِ الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُواْ ءَامَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَ لَمْ تُؤْمِن قُلُوبُهُمْ  وَ مِنَ الَّذِينَ هَادُواْ  سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ ءَاخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ  يحَُرِّفُونَ الْكلَِمَ مِن بَعْدِ مَوَاضِعِهِ  يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَاذَا فَخُذُوهُ وَ إِن لَّمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُواْ  وَ مَن يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَن تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيًْا  أُوْلَئكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَن يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ  لهَُمْ فىِ الدُّنْيَا خِزْىٌ  وَ لَهُمْ فىِ الاَْخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ(41)

 

يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرينَ (67)

 

بین دو کلمه تبلیغ و ابلاغ فرقی هست؟

 

تبلیغ از شدت بیان در تعداد دفعات و صبر بسیار بر آن حکایت دارد.زمانی ما موضوعی را یک بار دوبار میگوییم و سپس خاموش میشویم و دیگر کاری به مخاطب نداریم ولی زمانی بدفعات موضوع را تکرار میکنیم تا مطمئن شویم مخاطب مطلب را دقیقا شنید و فهمید و با او اتمام حجت میکنیم.

 

در سوره مائده هر دو نوع بیان آمده است.در آیه تبلیغ آیه 67 سوره المائده میفرماید:

 

يَأَيهَُّا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ  وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ  وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ  إِنَّ اللَّهَ لَا يهَْدِى الْقَوْمَ الْكَافِرِين‏

 

در آیه 92 همان سوره میفرماید:

 

وَ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَ أَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَ احْذَرُواْ  فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُواْ أَنَّمَا عَلىَ‏ رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِين‏

 

یا در آیه 99 میفرماید:

 

مَّا عَلىَ الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ  وَ اللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَ مَا تَكْتُمُون‏

 

از آیه تبلیغ برداشت میکنند که رسول الله مطلبی را از ترس دیگران به مردم نمی گفته اند.در صورتیکه اینطور نیست.ایشان مامور میشوند که آنچه را که به ایشان وحی شده است با دفعات بیشتر بیان کنند و بر گمراهی کسی تاسف نخورند.باید رسو ل الله رسول دین جدید حتما و با شدت و در بیانات متعدد رسالات الهی را به پیروان ادیان قبلی ارائه دهند.دین جدید آمده است. پیروان ادیان قبلی حتما باید بشنوند و با آنها اتمام حجت شود.خداوند پیامبر خود را از هر گزندی محفوظ میدارد تا اینکه پیام را حتما برساند.هرچند کافرین را دیگر هدایت نمی کند.

 

و اینکه چه چیزی را بگویند بطور خلاصه همان آیه بعدی یعنی آیه 68 است:

 

قُلْ يَأَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلىَ‏ شىَ‏ْءٍ حَتىَ‏ تُقِيمُواْ التَّوْرَئةَ وَ الْانجِيلَ وَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ  وَ لَيزَِيدَنَّ كَثِيرًا مِّنهُْم مَّا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ طُغْيَانًا وَ كُفْرًا  فَلَا تَأْسَ عَلىَ الْقَوْمِ الْكَافِرِين‏

 

و موضوع چقدر ساده است!!!

 

همان موضوع  الذین یبلغون رسالات الله و لا یخشون احدا الا الله (آیه 39 سوره 33 احزاب) میباشد.با تعاون بر البر و التقوی در ابتدای سوره مائده نیز هماهنگی دارد.

 

آیات قبل و بعد آیه تبلیغ نیز گویای این مطلب هستند.عبارت "لَيزَِيدَنَّ كَثِيرًا مِّنهُْم مَّا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ طُغْيَانًا وَ كُفْرًا " در ایات 64 و 68 آمده است.یعنی قبل و بعد از آیه تبلیغ.

 

بنابراین "ما انزل الیک" آشکار بوده است وشنیده شده است.آیه تبلیغ دستور برای تاکید بیشتر و ابلاغ با دفعات بیشتر است.

 

قسیسین و رهبان که استکبار و عناد ندارند پیام رسول الله را شنیده بودند (گویی بدون شدت بیان از جانب رسول الله) و از فهمیدن آیات حق اشکشان جاری میشد:

 

وَ إِذَا سَمِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلىَ الرَّسُولِ تَرَى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُواْ مِنَ الْحَقّ‏ِ  يَقُولُونَ رَبَّنَا ءَامَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِين‏ (آیه 83 سوره المائده)

 

بنابراین "ما انزل الیک" و "ما انزل الی الرسول" پنهان نبوده است.

صفحه اول