در باره کتاب و میزان

قبل از سوره حدید ، در سوره شورا سوره 42 ، قرآن ، کتاب و میزان معرفی میشود :

اللَّهُ الَّذِي أَنْزَلَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ وَالْمِيزَانَ وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِيبٌ ﴿۱۷﴾ شورا

سوره حدید سوره 57 ، همانطور که در اوایل سوره اشاره به اول و آخر و ظاهر و باطن میشود ، شامل جمع بندی اول و آخر تاریخ هدایت انسان و ارسال پیامبران است.... آیه ذیل بیان خلاصه تاریخ ارسال رسل برای هدایت انسان و وظیفه مومنین عصر قرآن است:

لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ ﴿۲۵﴾ حدید

در اتصال با کلمه "المیزان" ، فعل مضارع "لیقوم" اشاره به  قیام بالقسط توسط مومنین (همزمان یا بعد از رحلت محمد مصطفی) وارث "المیزان" میکند...

اشاره به گذشته "انزلنا الحدید" ، اشاره به نصرت مومنین وارث کتاب ، پس از رحلت رسولانشان و بطور کلی است....قانون معلوم شدن اینکه چه کسانی خدا و رسولانش را نصرت میدهند (نمی گوید قیام بالقسط) ، اشاره به تمام مومنین تاریخ میکند...

میزان بودن قرآن است که امکان قیام بالقسط توسط مومنین (همزمان یا بعد از رحلت آخرین پیامبر) را به آنها میدهد...

به مجموعه کلی رسلنا ، بینات داده شده است و همراه آنها کتاب و میزان نازل شده است ...بینات موضوعاتی کلی و روشنگرانه همراه تمام رسل بوده است ....با اینکه نزول کتاب و میزان با تمام آنها نبوده ولی به جریان کلی و حرکت تمام آنها منتسب شده است...بهمین نحو قرآن میزان معرفی شده و به همه منسوب گردیده است...

بنابراین منظور از میزان ، قرآن است...کتب قبلی هیچکدام میزان نیستند... بلکه فقط قرآن ، میزان میباشد ضمن اینکه کتاب نیز هست...

رحمت و پاداش  ایمان آورندگان به محمد مصطفی بیشتر است و درک صحیح روابط و راه انسانها برای آنها مقدور میشود :

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَيَجْعَلْ لَكُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۲۸﴾ حدید

وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۱۰۴﴾ آل عمران

كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿۱۱۰﴾ آل عمران

خالی از لطف نیست که 57 + 42 =99 نشان از تساوی دو کفه ترازو و میزان بودن دارد....و دو آیه از آن دو سوره 17+25=42

در قرآن فقط  دوبار کلمه "المیزان" و در رابطه با کتاب آمده است ، در همین دو سوره و همین دو آیه....

------------------------------

اما در سوره شورا ، همان سوره ای که در اواخرش اشاره به انواع تکلم خدا با بشر اشاره میکند ، از اتصال آیات آن بیشتر و دقیق تر استفاده کنیم...

 در این سوره به تمام پیامها با تعبیرات "ما وصی" و "ما وصینا" اشاره میشود که در شریعت محمدی به آنها نیز پرداخته میگردد ، ضمن اینکه به آنچه مضافا به آخرین پیامبر وحی شده است اشاره دارد...بنابراین خاص بودن و کامل بودن کتاب محمدی واضح است :

شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ ﴿۱۳﴾ شورا

وَمَا تَفَرَّقُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ أُورِثُوا الْكِتَابَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ ﴿۱۴﴾ شورا

فَلِذَلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَقُلْ آمَنْتُ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ لَا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ اللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ ﴿۱۵﴾ شورا

گویی بالحق و المیزان بودن آنچه بر محمد نازل شده چنانست که تمام راهنمایی ها و رفع اختلاف بین اهل کتاب در آن مندرج است غیر از اینکه در آن معلوم نمیشود که قیامت چه زمانی بر پا میگردد...

اللَّهُ الَّذِي أَنْزَلَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ وَالْمِيزَانَ وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِيبٌ ﴿۱۷﴾ شورا

معمولا انزال یا انزلنا با الیک یا الیهم همراه است اما در آیه 17 سوره شورا چنین نیست...علت آن آیه قبل است و اینکه عده ای در وجود خداوند شک میکنند و نزول قرآن را حجتی بر آن نمی گیرند....خدا همان است که قرآن با عظمت را نازل کرده است :

وَالَّذِينَ يُحَاجُّونَ فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا اسْتُجِيبَ لَهُ حُجَّتُهُمْ دَاحِضَةٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ ﴿۱۶﴾ شورا

------------------------------

پیامبران قبل از آخرین پیامبر، خود با جنگ و قتال با کافرین مقابله نکردند ، خواهان هدایت ایشان یا جداگانه زندگی کردن بودند ، وقتی هم هشدارها موثر واقع نشدند ، مخالفین با نیروی غیبی الهی غرق شدند یا صاعقه آنها را نابود کرد یا... و

کتاب آنها سفارشات است برای مومنین و اصلاح اجتماعات آنها ...

وَالَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ ﴿۱۷۰﴾ اعراف

که البته شامل قرآن بعنوان کتاب نیز میتواند باشد...آنچه قرآن بیش از دیگر اقران دارد میزان و ملاک بودن آن برای رفع اختلافات و قتال با کافرین و مانع شوندگان اصلاحات و تغییرات است....

فَلِذَلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَقُلْ آمَنْتُ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ لَا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ اللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ ﴿۱۵﴾ شورا

و این وضعیت پس از آخرین پیامبرطبیعی است...از قرآن به بعد خود انسانها باید اقدام به نابودی کافرین و مفسدین نمایند پیش از آنکه آنها به قدرت و اختراع ابزار بسیار سهمگین و مخرب برسند...که چنانکه شاهدیم مسلمانان بجای آنکه

اصلاح کننده و هشدار دهنده باشند ، خود فاسد شدند و از قرآن برداشت های سفارشی و انحرافی رواج دادند و ....

وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَسْمَعُوا لِهَذَا الْقُرْآنِ وَالْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ ﴿۲۶﴾ فصلت

برای همین است که قرآن بنحو اعجاز گونه تهیه شده و حفظ میگردد :

قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا ﴿۸۸﴾ اسراء

وَلَقَدْ صَرَّفْنَا لِلنَّاسِ فِي هَذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ فَأَبَى أَكْثَرُ النَّاسِ إِلَّا كُفُورًا ﴿۸۹﴾ اسراء

------------------------------

آیا میتوان گفت "مبارک" و "میزان" و "روح" بودن قرآن ، در سوره ص و در امتداد آن سورتین شورا و حدید ، بر روی شاخه دوم ، مفاهیمی دارای ریشه مشترک هستند؟

ترازو وسیله ای است که با هر حرکتی برروی کفه های آن تغییر و واکنشی رخ میدهد...مبارک بودن نیز یعنی دائم منافع و محصولات و میوه هایی دارد و روح بودن نیز فوق تمام این خصایص است...

در کل یعنی قرآن جواب مشکلات را میدهد و رافع اختلافات و ارائه دهنده راههای جدید است و گره گشا...

تعریف "روح" بودن قرآن در سوره شورا ، در اتصال با آیه ای است که قبل از آن ، اشاره به جفت گرا و زاینده بودن بعضی از افراد مذکر و مونث و یا عقیم آفریدن بعضی دیگر میشود...

گویی تماس نوع اول ، "وحیا" ، تماس عقیم است یا یک طرف تماس عقیم است ، یعنی موجود زنده سومی ، تولید نمی کند مثل اشاره (وحی) به مادر موسی....ولی قرآن موجود زنده ای است نتیجه تماس رسول الهی با پیامبر...

در سوره شورا ، پس از ذکر امری کلی و همیشگی که برقرار بوده و هست و خواهد بود ، اینکه کلیدهای زمین و آسمانها دست خداست و اوست که رزق میدهد ، اشاره به راهنمایی انسانها در طول تاریخ ، شرایع با اساس مشترک یعنی دین ،

 نیز میشود...در میان شرایع ، قرآن از توصیه های الهی مندرج در کتب دیگر پیامبران متمایز است :

لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقْدِرُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۱۲﴾ شورا

شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ ﴿۱۳﴾ شورا

آیا نوع دوم وحی ، همان توصیه ها نیستند؟ مثل سفارشات الهی به موسی کلیم الله ؟

صفحه اول