روند عمل به نماز و زکات طی تاریخ جوامع منتخب بشری

بجای آوردن نماز و دادن زکات (به بیان کلی) روند رو به رشد داشته است....از الهام آنها به پیامبران اولیه آغاز میشود و تا تشریع و دستور اکید بر انجام آنها در کتاب آخرین پیامبر پایان می یابد....

از عمل آزادانه و خود انتخابی شایستگان اولیه تا اقدام به موضع گیری با کسانیکه با آنها مخالف هستند و مانع اجرای آنها میشوند....رشد داشته است...

به این موضوع کلی در دو سوره اعراف  سوره 7 و سوره انبیاء سوره 21 (دو سوره تاریخی و کلی نگر بر روند رشد و انحطاط و نابودی جوامع) پرداخته میشود...هر دو سوره بر روی شاخه دوم قرار دارند....شاخه تنش ها و تلاش های اجتماعی برای ایمان و راه و روش های اجتماعی ....

افعال صلات و زکات ابتدا الهامات بر پیشتازان ایمان الهی بوده است...یعنی تشریعی نبوده است از جمله فعل الخیرات الهام شده بر آن بزرگان بحساب می آید:

وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ ﴿۷۲﴾ انبیاء

وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ ﴿۷۳﴾ انبیاء

اگر اقوام اولیه رعایت بندگی الهی و پیروی از نیکان مینمودند و تابع نظر قدرتمندان نمی شدند و قدرتمندان خود نیز دست از استکبار بر میداشتند درهای برکات از آسمان و زمین بر ایشان باز میشد و همه در رفاه و آسایش قرار میگیرفتند ولی قدرتمندان مستکبر با انباشت برای خود مانع وقوع این بازگشایی عمومی و برکات عمومی و برای همه شدند:

وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿۹۶﴾ اعراف

گویا از کتاب موسی تشریع زکات آغاز میگردد....تقسیم به دوران قبل از موسی (امکان بارش برکات از آسمان و زمین) و بعد از ایشان در سوره اعراف آمده است:

وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿۹۶﴾ اعراف

تِلْكَ الْقُرَى نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَائِهَا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا مِنْ قَبْلُ كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِ الْكَافِرِينَ ﴿۱۰۱﴾ اعراف

...........

ثُمَّ بَعَثْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ مُوسَى بِآيَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَظَلَمُوا بِهَا فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ ﴿۱۰۳﴾ اعراف

وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ قَالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُمْ بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ ﴿۱۵۶﴾ اعراف

در بیانات عیسی نیز صلات و زکات توصیه میشود.....در کتاب نهایی یعنی قرآن واجب میگردد...در آخرین پیام الهی نشان صدق ایمان است و نپرداختن آن موجب خروج از دین و بروز قتال است:

فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَنُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ﴿۱۱﴾ توبه

وَإِنْ نَكَثُوا أَيْمَانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَا أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنْتَهُونَ ﴿۱۲﴾ توبه

این روند بخوبی پیش بینی از مشکلات در عصر قرآن یعنی دورانی که جمعیت زیاد و کارهای اجتماعی پیچیده و تخصصی میشود است...بیش از هزار سال بعد از وجوب آن و فرصت ها برای باز گشت و توبه اجتماعی باید افراد بشری به دادن زکات خو میگرفتند و رضایت الهی (با بجای آوردن بموقع و مرتب نماز) بر آن عادت ایشان میشد تا بدون بهره مندی کاملا طبقاتی و با فاصله زیاد به تلاش اجتماعی رضایت قلبی میداشتند....یعنی نه برای بهره مندی شخصی بلکه با هدف رضایت الهی و توشه آخرت خویش جهت بهره مندی و رفاه و آسایش اجتماعی با طیب خاطر تلاش میکردند...

صفحه اول