درباره خیر و خیرات در قرآن

 

در کنار هم قرار گرفتن سور طه و انبیاء و حج و خلاصه و مشابهات آنها به ترتیب در سه سوره تین و انشراح و ضحی جالب توجه است...

از یک طرف در سوره انبیاء داریم :

وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ ﴿۷۳﴾ انبیاء

وَلُوطًا آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَتْ تَعْمَلُ الْخَبَائِثَ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَاسِقِينَ ﴿۷۴﴾ انبیاء

.........

فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ يَحْيَى وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ كَانُوا يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَيَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ ﴿۹۰﴾ انبیاء

که بوضوح نشان میدهد "الخیرات" مجموعه دستورات الهی است که سبقت انسانهای مومن در اجرای  آنها پاداشی برای خود آنها و سعادت جامعه خواهد بود...

از طرف دیگر در پایان سوره حج میفرماید:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۷۷﴾ حج

وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ ﴿۷۸﴾ حج

ممکن است چنین برداشت شود که این "الخیر" در سوره حج نشان میدهد این کلمه مفرد کلمه "الخیرات" است و از آنجا که مواردی هم داریم که "الخیر" بمعنای قدرت و ثروت دنیایی است بنابراین "فاستبقوا الخیرات" بمعنای مسابقه در جمع مال و ثروت و قدرت و برتری دنیایی است پس قرآن رقابت اقتصادی را اصل میداند....چنانکه روحانیت سنتی چنین میپندارد...در حالی که مطلقا چنین نیست...

....(در مناظره آقایان علوی بروجردی و خسروپناه دزفولی معلوم شد هر دو بر اصل رقابت و عدم نرخ گذاری متفقند)

ممکن است رقابت اقتصادی (مصرف و تولید) در ابتدا مفید بنظر برسد ولی در ادامه محدود به یک اجتماع نمی ماند و میشود آنچه که امروزه در سطح جهانی شده است...محیط زیست آلوده و فاصله طبقاتی فاحش...

رقابت در بازیها را نباید در امور اساسی زندگی سرایت بدهیم...زندگی و حیات عظیم انسانی بازی نیست....

------------------------------

در سوره حج از همان ابتدا شتاب در یافتن راه و چاره یا بهترین راه حل بیان میشود....هنگام بروز قیامت هر حمل کننده ای بار خود را زمین گذاشته از آن غافل میشود بدنبال نجات خود است...مومنین ضعیف الایمان با کوچکترین ملایمات در زندگی از خداوند

نا امید میشوند و در شک و تردید قرار میگیرند...بعضی در توهم بدنبال خدای بهتری میروند خدایانی که نه به آنها نفع میرسانند و نه ضرر...

اشاره به مناسک حج ما را به یاد دنبال آب گشتن مادر اسماعیل می اندازد و سوره بقره (صفا و مروه آیات 158 و 159) که در اتصال با این ماجرا کتمان آیات الهی بیان میشود...

إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ ﴿۱۵۸﴾

إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ ﴿۱۵۹﴾

خیلی خلاصه " وَافْعَلُوا الْخَيْرَ " در سوره حج یعنی بهترین کاری را که میتوانید انتخاب و انجام دهید...همانطور که آیه قبل نشان میدهد خداوند از بین انسانها "رسلا" پیامبرانی را انتخاب میکند...

اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ ﴿۷۵﴾ حج

يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ ﴿۷۶﴾ حج

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۷۷﴾ حج

...بعضی حق را کتمان میکنند تا بهترین انتخاب برای مومنین مشکل شود...راه آشکار نگردد...

------------------------------

آیه بعد (آیه 78 سوره حج) هم می فرماید این بهترین فعل جهاد فی الله است... وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ.... جهاد فی الله اعم است از جهاد فی سبیل الله.... این بهترین کار برای کسانی است که در انتهای انتخاب امم از جانب خداوند قرار دارند...

------------------------------

پس از سوره حج در سوره مومنون (جدا شدن آن از شاخه دوم درختواره قرآنی) این اشتباه با صراحت تبیین میگردد و هشدار لازم داده میشود:

أَيَحْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مَالٍ وَبَنِينَ ﴿۵۵﴾ مومنون

نُسَارِعُ لَهُمْ فِي الْخَيْرَاتِ بَلْ لَا يَشْعُرُونَ ﴿۵۶﴾ مومنون

........

وَالَّذِينَ يُؤْتُونَ مَا آتَوْا وَقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَى رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ ﴿۶۰﴾ مومنون

أُولَئِكَ يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ ﴿۶۱﴾ مومنون

وَلَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا وَلَدَيْنَا كِتَابٌ يَنْطِقُ بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ﴿۶۲﴾ مومنون

گویی مومنون سبقت گیرنده در خیرات در این حیات در آن حیات اخروی به خیرات میرسند:

فِيهِنَّ خَيْرَاتٌ حِسَانٌ ﴿۷۰﴾ الرحمن سوره ۵۵

 صفحه اول