درباره اتصال آیات سوره مدثر سوره 74
سوره مدثر از انتهای قرآن با سوره فصلت از ابتدای قرآن در تقارن است (هر دو سوره در شاخه اصلی در طرح فرضی درختواره قرآنی)... مشابهت مفاهیم اصلی در دو سوره با این طرح فرضی عیان میشود...توضیحی برای ارتباط مبهم در سوره مدثر می یابیم...
در ترجمه تفسیر المیزان ذیل سوره مدثر آمده است:
" ..." تفكير" كه مصدر" فكر" است به معناى انديشيدن است، و" تقدير" كه مصدر" قدر" است به معناى اندازهگيرى و سنجيدن است، و" تقدير از روى تفكير" به معناى آن است كه چند معنا و چند وصف را در ذهن بچينى، يعنى آنها را در ذهن جابجا كنى، يكى را بگذارى و ديگرى را بردارى تا از رديف شدن آنها غرض مطلوب خود را نتيجه بگيرى، وليد بن مغيره هم در اين انديشه بود كه چيزى بگويد كه با آن گفته، دعوت اسلام را باطل كند، و مردم معاند مثل خودش آن گفته را بپسندند، پيش خود فكر كرد آيا بگويد اين قرآن شعر است، يا بگويد كهانت و جادوگرى است؟ آيا بگويد هذيان ناشى از جنون است، يا بگويد از اسطورهها و افسانههاى قديمى است؟ بعد از آنكه همه فكرهايش را كرد اينطور اندازهگيرى كرد كه بگويد: قرآن سحرى از كلام بشر است، چون بين زن و شوهر و پدر و فرزند جدايى مىاندازد..."
تفسیر یاد شده در مورد این آیات از سوره مدثر ارتباط آیات را کما هو حقه نمی رساند....اول سنجید بعد متکبرانه برگشت یا متکبرانه برگشت تا سنجش خود را بیان کند!!!
إِنَّهُ فَكَّرَ وَقَدَّرَ ﴿۱۸﴾ فَقُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ ﴿۱۹﴾ثُمَّ قُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ ﴿۲۰﴾ثُمَّ نَظَرَ ﴿۲۱﴾ثُمَّ عَبَسَ وَبَسَرَ ﴿۲۲﴾
ثُمَّ أَدْبَرَ وَاسْتَكْبَرَ ﴿۲۳﴾فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ يُؤْثَرُ ﴿۲۴﴾إِنْ هَذَا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ ﴿۲۵﴾
اما با کمک از تقارن این سوره با سوره فصلت که در آن به دادن زکات و "تقدیر اقوات" اشاره دارد ارتباط و نظریه زیبایی حاصل میشود...
افرادی که ثروت زیاد انباشته اند آنرا تقدیر طبیعی برای خودشان میپندارند و فقر و فاقه دیگران را هم همینطور...
بنابراین پیام الهی را که اعلام میکند این ثروت در حقیقت تقدیر الهی است و باید بنا به دستور الهی از آن برای کمک به فقرا و مستمندان خانه نشین نیز استفاده کنند سحر و جادو میخوانند...
اتفاقا در سوره فصلت نیز به این عصبانیت مستکبرین از قرآن اشاره دارد:
وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَسْمَعُوا لِهَذَا الْقُرْآنِ وَالْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ ﴿۲۶﴾فصلت
قرآن را سحر و جادو خواندند تا دیگران را از آن دور کنند و رسول خدا را منزوی و استهزاء نمایند...وقتی ناتوان شدند خواستند که در فهم آن اشکال ایجاد نمایند...این کارشان هنوز هم ادامه دارد....با دستگاه های مقدس نما و عریض و طویل برداشت اشتباه را ترویج میکنند تا مبادا ثروت و قدرت آنها در خطر قرار گیرد....
-----------------------------
تاریخ 06/09/13399
در تمام قرآن بیان میشود که در آخرت هر نفسی به تناسب با عملکرد او در این دنیا مجازات میشود...مانند:
وَمَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَكُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۹۰﴾ النمل
فقط در سوره مدثر موردی وجود دارد که گویا ناقض این اصل کلی است :
كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ ﴿۳۸﴾ إِلَّا أَصْحَابَ الْيَمِينِ ﴿۳۹﴾
این موضوع تناقض نما فقط با رعایت اتصال تمام آیات سوره مدثر قابل حل است...ادامه این دو آیه را ببینیم:
فِي جَنَّاتٍ يَتَسَاءَلُونَ ﴿۴۰﴾ عَنِ الْمُجْرِمِينَ ﴿۴۱﴾ مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ ﴿۴۲﴾ قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ ﴿۴۳﴾
کلید حل مسئله کلمه " سَقَرَ " میباشد...چرا که در آیات قبل از آیه 38 ذکری از آن آمده است:
فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ يُؤْثَرُ ﴿۲۴﴾ إِنْ هَذَا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ ﴿۲۵﴾ سَأُصْلِيهِ سَقَرَ ﴿۲۶﴾ وَمَا أَدْرَاكَ مَا سَقَرُ ﴿۲۷﴾
میخواهد بفرماید هر نفسی در گرو اعمال خود است...یک عده به سبب اعمال خود در "سقر" قرار میگیرند اینان همانهایی هستند که در دنیا به انباشت مال و منال میپرداختند و به ضعفا رسیدگی نمی کردند و منکر قیامت بوده و قرآن را قول بشر و سحر و جادو میدانستند...
در پیوند با آیات ماسبق است که بیان میشود در آخرت اهل بهشت از آنها می پرسند چرا به "سقر" افتادید؟
بنابراین منظور این است که غیر از اینها یعنی اصحاب یمین به "سقر" نمی افتند چون عملکرد اینها مانند عملکرد آنها نبوده است....
فقط با اتصال آیات هر سوره میتوان برداشت صحیح از تک آیات آن سوره داشت....