درباره اتصال آیات سوره عنکبوت و سوره ذاریات

 

وَعَادًا وَثَمُودَ وَقَدْ تَبَيَّنَ لَكُمْ مِنْ مَسَاكِنِهِمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَكَانُوا مُسْتَبْصِرِينَ ﴿۳۸﴾عنکبوت

وَقَارُونَ وَفِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مُوسَى بِالْبَيِّنَاتِ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ وَمَا كَانُوا سَابِقِينَ ﴿۳۹﴾عنکبوت

فَكُلًّا أَخَذْنَا بِذَنْبِهِ فَمِنْهُمْ مَنْ أَرْسَلْنَا عَلَيْهِ حَاصِبًا وَمِنْهُمْ مَنْ أَخَذَتْهُ الصَّيْحَةُ وَمِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنَا بِهِ الْأَرْضَ وَمِنْهُمْ مَنْ أَغْرَقْنَا وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ ﴿۴۰﴾عنکبوت

در آیه 40 عذاب های فرستاده شده بر اقوام مستکبری که قبلا بیان وضعیت آنها را ذکر نموده است بیان میکند...

ترتیب این عذاب ها با ترتیب ذکر نام و احوال اقوام مربوطه در نظر اول دقیق نیست...

"حاصبا" نمی تواند عذاب قوم عاد باشد یعنی با مشخصاتی که قبلا در جاهایی دیگر از قرآن برای قوم عاد ذکر میشود منطبق نیست...

بیان ذیل از ترجمه تفسیر المیزان هم قانع کننده نیست:

" بعضى‏ها را حاصبى بر او فرستاديم، و حاصب به معناى سنگ است، بعضى «1» هم گفته‏اند: به معناى بادى است كه سنگريزه ببارد، و بنا به معناى اول جمله مورد بحث با قوم لوط منطبق مى‏شود، و بنا بر معناى دوم با قوم عاد"

آیا سنگ از آسمان آمدن (سنگی مخصوص) را میتوان مانند بادی دانست که افراد را از جایشان میکنده است:

كَذَّبَتْ عَادٌ فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ﴿۱۸﴾القمر

إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ ﴿۱۹﴾القمر

تَنْزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ مُنْقَعِرٍ ﴿۲۰﴾القمر

برای فهم دقیق اتصال آیات سوره عنکبوت را از قبل تر از آیات فوق الاشاره رعایت کنیم:

وَلَمَّا أَنْ جَاءَتْ رُسُلُنَا لُوطًا سِيءَ بِهِمْ وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعًا وَقَالُوا لَا تَخَفْ وَلَا تَحْزَنْ إِنَّا مُنَجُّوكَ وَأَهْلَكَ إِلَّا امْرَأَتَكَ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ ﴿۳۳﴾عنکبوت

إِنَّا مُنْزِلُونَ عَلَى أَهْلِ هَذِهِ الْقَرْيَةِ رِجْزًا مِنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ﴿۳۴﴾عنکبوت

وَلَقَدْ تَرَكْنَا مِنْهَا آيَةً بَيِّنَةً لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ ﴿۳۵﴾عنکبوت

این آیات نشان میدهد که عذاب واقع شده و هلاک کننده قوم لوط ذکر نشده است (بلکه مانده است تا در آیات بعدی اشاره شود)..کلمه "رجزا" یعنی عذاب و علت و نوع و چگونگی عذاب را نمی رساند...و آیه 40 عنکبوت همان آیه است که عذاب ها را مرتب ذکر نموده است....

بجا ماندن آیه ذکر عذاب قوم لوط در آیات 33 تا 35 همانند شده است با به یادگار و عبرت ماندن سرنوشت قوم لوط در این سوره....

البته عذاب ذکر شده و نابود کننده در آیات مربوط به قوم شعیب در این فاصله آن قوم را از لیست گیرندگان عذاب های ذکر شده انداخته است...این اشاره به تلاش هر قوم و ارتباط بعضی با بعض دیگر و منحرف کردن بعضی توسط بعضی دیگر دانست:

وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَارْجُوا الْيَوْمَ الْآخِرَ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ ﴿۳۶﴾عنکبوت

فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ ﴿۳۷﴾عنکبوت

بنابراین "الصیحه" در آیه 40 به صدای شدید که بر هر دو قوم---کنار هم ذکر شده---عاد و ثمود فرود آمده است اشاره دارد:

فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنْذَرْتُكُمْ صَاعِقَةً مِثْلَ صَاعِقَةِ عَادٍ وَثَمُودَ ﴿۱۳﴾فصلت

 

بی جهت نیست که در این سوره قرآن را معجزه اعلام میکند معجزه کلامی که بهیچ وجه از یک فردی که نه میتوانسته بنویسد و نه بخواند امکان ندارد...

اینکه گفته شود محمد در کار تجارت با همسر آینده خود بوده است و از دیگران آموخته و نقل کرده است میتواند پاسخ مناسبی باشد؟!

به احتمال زیاد محمد فردی خوش برخورد و امین و خوش سیما و شجاع بوده است که او را در کار تجارت بعنوان دستیار یک بانوی تاجر نگهداشته است و نه سواد خواندن و نوشتن....

----------------------------------------

در سوره الذاریات بعد از بیان اینکه "نطق و سخن گفتن شما حق است" به داستان میهمانان ابراهیم می پردازد:

فَوَرَبِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ مَا أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ ﴿۲۳﴾الذاریات

بعد از ذکر اخباری از اقوام مستکبر و اشاره پایانی کوچکی به قوم نوح میفرماید:

وَقَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ ﴿۴۶﴾الذاریات

دوباره به بیان آیات در آسمان مانند آیه 22 پرداخته میشود:

وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ ﴿۴۷﴾ الذاریات

این قطع بیان و بازگشت دوباره چگونه و چرا در این مواضع رخ داده است؟

میهمانان ابراهیم در لباس انسانها ظاهر شده اند همان صدا و زبان جامعه را داشته اند ولی خورد و خوراک انسانها را نداشته اند(این را از سوره های دیگر میدانیم)...

رسولان الهی صوت و مفاهیم را مثل انسانها را داشته اند و این یعنی نطق انسان و مفاهیم جامعه در آسمانها منعکس میشوند...از عالم غیب ایجاد صدا قابل درک برای انسانها امکان دارد...

موقع برگشت به آیات قبل از آیه 23 هم با وقایع پایان سرنوشت قوم نوح همجوار است...از آسمان باران شدید آمده و طوفان شده است...در پایان آسمان صاف میشود و آب در زمین فرو میرود و خشکی ظاهر میگردد:

وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ ﴿۴۷﴾ الذاریات

وَالْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ ﴿۴۸﴾ الذاریات

بزیبایی مفاهیم مشابه با وقایع مشابه هم زمان بیان شده است...ما را به یاد آیه ذیل می اندازد:

وَقِيلَ يَا أَرْضُ ابْلَعِي مَاءَكِ وَيَا سَمَاءُ أَقْلِعِي وَغِيضَ الْمَاءُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ وَاسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِيِّ وَقِيلَ بُعْدًا لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿۴۴﴾هود

----------------------------------------

"الرجفه" یعنی لرزش و زلزله...در سوره اعراف سه مورد "الرجفه" آمده یکی برای قوم صالح یکی برای قوم شعیب و سومی برای موسی و همراهانش در میقات الهی...

--------

فَعَقَرُوا النَّاقَةَ وَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَقَالُوا يَا صَالِحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿۷۷﴾اعراف

فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ ﴿۷۸﴾اعراف

--------

وَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَئِنِ اتَّبَعْتُمْ شُعَيْبًا إِنَّكُمْ إِذًا لَخَاسِرُونَ ﴿۹۰﴾اعراف

فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ ﴿۹۱﴾اعراف

--------

وَاخْتَارَ مُوسَى قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلًا لِمِيقَاتِنَا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُمْ مِنْ قَبْلُ وَإِيَّايَ أَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاءُ مِنَّا إِنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِهَا مَنْ تَشَاءُ وَتَهْدِي مَنْ تَشَاءُ أَنْتَ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الْغَافِرِينَ ﴿۱۵۵﴾اعراف

--------

بوضوح نشان میدهد زلزله درجات دارد...و بنابراین صدای قبل یا همراه لرزش مختلف خواهند داشت ...

چون قوم عاد و ثمود در مناطق سنگی بوده اند زلزله ای که برای نابودی آنها لازم بوده باید شدید باشد و زلزله شدید با صدای مهیب همراه خواهد بود...بجهت هم درجه بودن صدای زلزله آنها یک "الصیحه" در سوره عنکبوت آمده است...

اما قوم شعیب که در شهر (قدیم الایام) بوده و ساختمانهای سست داشته اند برای لرزش آنها نیز "الصیحه" آمده (در سوره هود آیه 94) ولی همتراز صدای زلزله عاد و ثمود نبوده است...

همانطورکه برای اقوامی که در زمان آنها قیامت رخ خواهد داد بجهت مستحکم بودن تاسیسات آنها زلزله شدید با "الصیحه" یعنی صدای مهیب همراه خواهد بود..

صفحه اول