حزب امانت در جمهوری سوسیال دموکراتیک
شنیدن برهان دیگران....هاتوا برهانکم
آزادی بیان برای غیر مسلمین...
آزادانه تبلیغ کردن مسلمین...
همان آیات سوره الکافرون: لکم دینکم و لی دین...
اگر در این وضعیت قتل و قتال و اخراج از سرزمین رخ ندهد باید با دیگران بالقسط رفتار کرد...با دیگران بالقسط یعنی چی؟ یعنی آنها طبق قانون خود بین خودشان و هر کس که مایل بود از دیگران ...و (هر حزبی از) مسلمین هم طبق قانون خود بین خودشان و هر کس که مایل بود از دیگران ...
اما قوانین عمومی و کشوری طبق قانون حزب حاکم...
در جوامع پرجمعیت امروزی انتخابات همان نتیجه دیدگاه قسط آمیز بین افراد و ارزشمند دانستن تک تک انسانها در ابتدا و مسئول دانستن آنها در ادامه انتخابشان است...این با روش انتخابات یا شورای داخلی مثلا حزبی از مسلمین که متقاعد کردن خودشان است فرق دارد...
اگر بر طبق انتخابات اکثریت یک حزبی را انتخاب کردند آن حزب با قوانین خود حکومت کند یعنی قوانین کشوری طبق قانون آنها باشد...
باید هر حزبی با اعتقادات خود بر طبق انتخابات بیاید و قانون بنویسد و اجرا کند و اگر در انتخابات رد شد خودش و قانونش صحنه و حاکمیت را ترک کند....
مهم این است که هر حزبی که حاکم شد اجازه آزادی بیان بدهد تا دیگران و حتی پیروان خود با مبانی اعتقادی خود بیشتر آشنا شوند...تا هیچ حزبی چیزی را مخفی نکند...انتخابات واقعی تر و آگاهانه تر باشد...
قانون مشترک آزادی بیان باشد و انتخابات ...
نه اینکه بخواهیم از مثلا حزبی از مسلمانان در دوره حاکمیت خود در اجرا با قوانین ضد اسلامی (بزعم آنها) حکومت و زندگی کنند و ....
مشکل این است که هر حزبی قبول کند که با شمارش آرا روی کار بیاید و با شمارش آرا برود و نگوید اقلیت بر حق میتواند بر اکثریت منحرف (بزعم آنها) حکومت نماید...
اصلاح یک بد فهمی از قرآن از جانب مسلمانان:
یک اقلیت ابتدا با بیان اعتقادات خود و مجاب کردن اکثریت میتواند بر آنها غلبه علمی کند...اگر اکثریت قبول نکند و بخواهد با خشونت با آنها رفتار کند و از پیوستن افراد خود به آنها جلوگیری نماید اقلیت با صبر و مقاومت پیروز خواهد شد...
باید در عمل دیده شود که کدام حزب در دوره انتخاباتی خود بر وعده های خویش پایدار می ماند...و کدام حزب بر مساوات (یکسان دیدن افراد برای رفع نیازهای طبیعی و در مقابل قانون آن حزب) عمل میکند...و شایسته تداوم دوره حاکمیت خویش می باشد...
-----------------------------------------------
اما آیا قدرتمندان بهمین سادگی به انتخابات آزاد تن میدهند و به احزاب مساوات طلب فرصت حاکمیت که سهل است اجازه تبلیغات را میدهند؟
آیا آنها اجازه میدهند رای گیری با صحت و سلامت انجام شود؟ اصلا اجازه رای گیری میدهند؟
تجربه الگوی ساده دموکراتیک در زمان خود رسول الله نشان میدهد که این ممکن نیست.بیان "لکم دینکم و لی دین" با هجمه تبلیغاتی و خشونت و اخراج از مکه روبرو شد...
وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَسْمَعُوا لِهَذَا الْقُرْآنِ وَالْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ﴿۲۶﴾ فصلت
البته در میان خود قدرتمندان این دموکراسی ممکن است ولی بین آنها و مستضعفین امکان ندارد...
در هر صورت این راهی است که باید طی شود...تا بر همه اتمام حجت شود...سپس نوبت به قیام بالقسط با قوه قهریه برسد...
-----------------------------------------------
فرض کنیم حاکمیتی برای اقامه قسط با قوه قهریه تاسیس شد...... چرا حالت استثنایی اینکه تمام افراد یک جامعه در یک بازه زمانی به رفتار مسالمت آمیز و رضایت بین خود عمل کنند و تسلیم وسوسه دشمنان اجتماع خویش نباشند، را ذکر نکنیم؟!...مانند قوم یونس که همگی به او ایمان آوردند و نبرد بین مومنین و کفار موضوعیت پیدا نکرد.......با چه مکانیسمی این حاکمیت ادامه یابد بنحوی که آزادی انتخاب و جامعه گرایی نیز برقرار باشد؟ آمد و رفت احزاب بر بنیانی حداقلی و مشترک بین آمرین بالقسط و دیگران صورت گیرد...
قانون مشترک جامعه گرایی و آزادی بیان باشد و انتخابات ...
قبول جامعه گرایی با درجات مختلف میثاقی است که همه باید آنرا بپذیرند و این برای تشکیل جامعه طبیعی است مخصوصا برای جوامعی که منابع عمومی وابسته به جغرافیای آنها مانند نفت و ...وجود دارد.
بنابراین خیلی خلاصه با زبان امروزی "سوسیال دموکراسی" روشی است که هم برای متدینین قرآنی حداقل است و هم برای دیگران مطبوع است البته دیگرانی که رقابت های نفس گیر خصوصی گرایی رها شده را تجویز نمیکنند....بعبارت دیگر سوسیالیسم آنها سازگار با رضای اجتماعی قرآنی میباشد (عن تراض منکم – که امری پویا بوده و هست)...
بنقل از ویکیپدیا:
"سوسیال دموکراسی یا مردمسالاری جامعهخواه یک ایدئولژی سیاسی چپ در قالب سیاست کلاسیک است. حرکت سوسیال دموکراسی معاصر مسیر اصلاح نظام سرمایه داری را با در نظر گرفتن عدالت اجتماعی طی میکند."
اما مسلمانان پیرو قرآن که جامعه گرایی را دستور الهی میدانند و آنرا رسالتی برای خود می پذیرند میتوانند با تشکیل حزبی بنام "حزب امانت" (نام پیشنهادی است) در این انتخابات فعال باشند و با تبلیغ رسالات الله امانت سپرده شده را حفظ کنند و به اجرا درآورند همان امانتی که در آیه ذیل از سوره احزاب به آن اشاره میشود:
إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا ﴿۷۲﴾ احزاب
و چنین هدفی ار آن دارد:
لِيُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِينَ وَالْمُشْرِكَاتِ وَيَتُوبَ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا ﴿۷۳﴾ احزاب
و یا نمونه واضح تر اشاره آیه ذیل :
آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَأَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُمْ مُسْتَخْلَفِينَ فِيهِ فَالَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَأَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ كَبِيرٌ ﴿۷﴾ حدید
ایشان باید بیش از دیگران فعال باشند تا شاهدی بر وجود خداوند گردند و پایداری خود را در امر بالقسط و اجرای آن نشان دهند...
تعهد غیر مسلمانان موجود در جامعه بر اجرا شدن قسط مانع از آن خواهد شد که مسلمانان به آداب و رسوم غیر مسلمانان ایراد بگیرند:
لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ﴿۸﴾ ممتحنه
-----------------------------------------------
هر حزب جامعه گرایی با آداب و آیین خود طی دوره انتخاباتی ...قیام بالقسط (اجرای مساوات و عدالت) را پیگیری میکند...آینده ثابت خواهد کرد که فقط "حزب امانت" یعنی حزب مسلمانان جامعه گرای پیرو قرآن میتواند بر اجرای مساوات پایدار بماند چرا که فقط مجموعه آداب و آیین آنها و ایمان به وعده های الهی است که انگیزه قوی درونی برای تلاش توام با رضایت در قیام بالقسط و پایداری بر آن ایجاد میکند...