درباره  اتصال آیات سوره  فصلت  سوره  41

در دل طبیعت بهره مندی تمام افراد انسان از "اقوات" بدون تبعیض نهادینه  شده است...چه  مومن چه  مشرک دسترسی داده  شده اند...کلمه "اقوات" به آنچه نیاز مادی است اشاره دارد در مقام مصرف است مصرفی برای رشد و نیاز طبیعی ....مشکل این است که مشرکین "زکات" نمی دهند ولی مومنین میدهند....

با دادن  زکات نیازمندانی که  توان  لازم ندارند حمایت میشوند....مابقی امانت در دست مالکین  است...

قرآن در مقابل مشرکین که  میگویند شما عمل خودتان را انجام دهید ما هم عمل خود را....میگوید مشرکین آنهایی هستند که زکات نمی دهند ایشان همان کافرین به روز جزا هستند...بعبارت خلاصه  تر جواب  قرآن این  است که عمل صالح همین پرداخت زکات است:

وَقَالُوا قُلُوبُنَا فِي أَكِنَّةٍ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ وَفِي آذَانِنَا وَقْرٌ وَمِنْ بَيْنِنَا وَبَيْنِكَ حِجَابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنَا عَامِلُونَ (5) فصلت

قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ (6) فصلت

الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ (7) فصلت

در ادامه  معلوم میشود اقوات در دل زمین بصورت "سواء للسائلین" تقدیر شده است...اتصال آیات میرساند که این تقدیر بشکل مساوات بوده است که زکات را ضروری کرده  است...اگر هر کسی هر قدر دلش میخواست و استعداد داشت میتوانست مصرف و انباشت کند هیچگاه ضرورتی برای زکات نبود...یعنی همانطور که در سوره  زخرف آمده است :

وَلَوْلَا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَجَعَلْنَا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمَنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفًا مِنْ فِضَّةٍ وَمَعَارِجَ عَلَيْهَا يَظْهَرُونَ  (33)زخرف

اگر حرکت بسوی مساوات (مصرف به اندازه نیاز طبیعی) و وحدت نبود خداوند سقف خانه  های کافرین را با نقره میساخت...

شاهد دیگر آیه 31 همین سوره است :

نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنْفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ ﴿۳۱﴾ فصلت

اینکه مومنین مستقیم بر راه خدا در بهشت آخرت هر چه بخواهند داده میشوند بقرینه نشان از این دارد که ما در این دنیا هر چه بخواهیم نمی توانیم داشته باشیم بلکه بقدری است که نیازمان رفع شود....

وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ وَلَكِنْ يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ ﴿۲۷﴾ شورا

بنابراین مصرف و مهیا ساختن زندگی های رویایی خلاف تقدیر الهی برای این جهان ماست...

--------------------------------------------------------------

1400/07/05

تقریبا در تقارن با آیه 7 از ابتدای این سوره از انتهای سوره آیه ذیل نیز موید تمایل انسان به جمع آوری هر چه بیشتر و انباشت نزد خود است:

لَا يَسْأَمُ الْإِنْسَانُ مِنْ دُعَاءِ الْخَيْرِ وَإِنْ مَسَّهُ الشَّرُّ فَيَئُوسٌ قَنُوطٌ ﴿۴۹﴾ فصلت

نکته جالب دیگر اینکه آیات ذیل از این سوره در باره ایجاد مشکل در فهم قرآن از جانب کافرین یاد آور سوره 28 میشوند :

وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَسْمَعُوا لِهَذَا الْقُرْآنِ وَالْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ ﴿۲۶﴾ فصلت

فَلَنُذِيقَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا عَذَابًا شَدِيدًا وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۲۷﴾ قصلت

ذَلِكَ جَزَاءُ أَعْدَاءِ اللَّهِ النَّارُ لَهُمْ فِيهَا دَارُ الْخُلْدِ جَزَاءً بِمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ ﴿۲۸﴾ فصلت

سوره 28 یعنی سوره قصص همان سوره ای است که اشاره به اتصال قول الهی میکند...رعایت اتصال قول الهی روشی است که میتواند ما را درباره برداشت های اشتباه عمدی (از جانب کافرین که میخواهند هر قدر دلشان خواست انباشت کنند) و غیر عمدی از قرآن یاری میکند...

--------------------------------------------------------------

چارچوب حکم شده  ناظر بر قوانین نهفته  در دل زمین و آسمان است.لزوم  قیام بالقسط  مانند مرحله  ای مقدر است که  از این به  بعد باید اجراء گردد....توضیح اینکه  برای نمونه (در زمینه مسائل اقتصادی) تا قبل از ظهور و نزول قرآن  فرصتی برای انباشت قدرت و ثروت خصوصی  (البته اضافه  بر نیاز نیازمندان و نه برای فساد) وجود  داشته  ولی پس  از نزول  قرآن دیگر سزاوار نیست (بجهت ازدیاد جمعیت و تخصصی شدن کارها و لزوم رعایت بیشتر رضایت اجتماعی از آن زمان  به بعد)....خداوند بر تمام مراحل حیات  بشر بر روی  زمین احاطه  داشته  و دارد:

أَلَا إِنَّهُمْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقَاءِ رَبِّهِمْ أَلَا إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُحِيطٌ (54) فصلت

وجه  شباهت ابتدا و انتهای  سوره آشکار میگردد...

اتصال آیه 54 با آیات قبلی روشنگر است...کسانی که نعمات داده میشوند باید بدانند که آن نعمات از جانب خداست و نباید این از جانب خدا بودن را انکار کنند باید از آن انفاق نمایند(مشابه ابتدای سوره) :

وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنْسَانِ أَعْرَضَ وَنَأَى بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعَاءٍ عَرِيضٍ ﴿۵۱﴾ فصلت

قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كَانَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ثُمَّ كَفَرْتُمْ بِهِ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ هُوَ فِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ ﴿۵۲﴾ فصلت

--------------------------------------------------------------

تمام  سور حوامیم در شاخه اول از درختواره قرآنی قرار میگیرند غیر از سوره  شورا....تمام آنها  به نوعی  در  ارتباط هستند با  نحوه نزول قرآن یا قرآن  را در  ردیف آیات دیگر که  بر پیامبران  قبلی داده شده  بوده  است قرار  میدهند و انکار آیات  آنرا  مانند انکار  آیات و معجزات توسط امم  قبلی میدانند...

سوره  شورا با  بیان انواع طرق  تکلم خداوند با بشر بر لزوم شورای بین مومنین و رعایت  وحدت بین خودشان و رفع  اختلافات را با کتاب  الهی تاکید میکند....ناظر به ادامه حرکت است...در شاخه  دوم  قرار دارد شاخه ای که  سوره حدید قرار دارد سوره ای با تاکید بر قیام مردم برای قسط...

--------------------------------------------------------------

ابتدای سوره  فصلت عبارت "لقوم یعلمون" بنظر مبهم میرسد از این نظر که منظور از علم در اینجا چیست؟

انتهای سوره قبل یعنی سوره  غافر جواب این ابهام است:

فَلَمَّا جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَرِحُوا بِمَا عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ وَحَاقَ بِهِمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ 83) غافر

بخوبی معلوم  میشود که  منظور علم مختصر  در مورد طبیعت است...راز و رمز مختصری  که  در مورد طبیعت و تسخیر آن دارند منظور است...حال آنکه چارچوب بیان شده از جانب خداوند بر اعماق نظر دارد و تفصیل آن یعنی قرآن ناظر بر کل شی است...

--------------------------------------------------------------

موضوع مهمی که  در اینجا باید بر آن تاکید نمود و باید رفع ابهام شود اینستکه  "قسط" مورد علاقه و اقدام بر آن از جانب غیر مومنین هم هست پس فرق این عمل ایشان و مومنین چیست؟

همان طور که  در سوره  رعد مثال واضح و قابل رویت برای همه آورده شده است قطعات مختلف از زمین در کنار یکدیگر قرار دارند و از یک آب مشروب میشوند ولی در نوع و طعم میوه و نتایج بعضی بر بعضی برتری  دارند...قسط همان بهره  مندی به اندازه نیاز طبیعی و کار به میزان استعداد می باشد...

بعبارت واضح تر امروزه هم کمونیست ها (دارندگان علم طبیعت که منصف و نوع دوست هم هستند) امر میکنند به قسط و هم مومنین ... فرق اینها در چیست؟

از ادعا برای قسط با عمل بر آن با رغبت و رضایت فاصله  زیاد است...این فقط مومنین دارای علم الهی و قرآنی هستند که پایدار بر قسط  می باشند:

شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۱۸﴾ آل عمران

چپ گرایان در عمل تا مراحلی از تعاون اجتماعی موفق میشوند تا مرحله  نجات جامعه از خرابه های جنگ و ...اما پس از ورود به  مراحلی از رفاه  در بین سران آنها زیاده خواهی و فساد رخ میدهد....و بشارت جامعه قسط آمیز نهایی را فراموش میکنند و یا توجیه ژرفی برای آن نمی یابند...

تنها ایمان به الله و روز  رستاخیز که پاداش فداکاریهای توانمندان در قبال محرومان نصیب شخص خودشان خواهد شد و بر اساس آن حیات مجدد می یابند لازم است تا عمل به قسط صورت واقعی بگیرد...

البته کسانی که آیات الهی را کافرند حتی آمرین بالقسط را تحمل نمی کننند چه برسد به اقدام عملی آنها:

إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَيَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿۲۱﴾ آل عمران

--------------------------------------------------------------

ارتباط و جمع بندی آیات درباره "السماء الدنیا" در کل قرآن از جمله در همین سوره نشان میدهد که "الدنیا" در

این عبارت نزدیک به سمت ما انسانها و فیزیک کهکشانهاست...آیات سوره الصافات توضیح دقیق و زیبایی میدهند...

رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَرَبُّ الْمَشَارِقِ ﴿۵﴾الصافات

إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ ﴿۶﴾الصافات

وَحِفْظًا مِنْ كُلِّ شَيْطَانٍ مَارِدٍ ﴿۷﴾الصافات

لَا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَيُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جَانِبٍ ﴿۸﴾الصافات

....گویی بالای این "السماء الدنیا" عالم سفید با آسمانها و لایه های درخشان (المشارق) هستند ...

ملائکه در آسمانهای بالا و بدرجات و با اوامر خاص الهی برای هر آسمان قرار میگیرند...اما جن های دسته یا گروه اول در لایه آسمان دنیا با آن ملائکه در کارهایی از قبیل نجات و پیروزی و استغفار مومنین درهماهنگی هستند...

انسان مانند جنین در داخل این رحم یعنی السماء الدنیا به ناف زمین وصل است و عرض السماء الدنیا برای حرکات توسعه طلبانه و کنجکاوانه او بقدر کافی گسترده است ...

...پس از وقوع قیامت بعضی از این محیط خارج میشوند و رشد به سوی دنیای نورانی بالاتر دارند ولی عده ای در همین محیط ولی شکافته شده و به فیزیک جدید در آمده و در کالبد جدید متناسب با عملکرد خویش و نفوس دنیا طلبانه خود باقی میمانند... 

--------------------------------------------------------------

1401/02/27

بیشتر تصور میکنند در آیه ذیل از سوره فصلت :

قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كَانَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ثُمَّ كَفَرْتُمْ بِهِ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ هُوَ فِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ ﴿۵۲﴾ فصلت

ضمیر در "به" اشاره به قرآن دارد...حال آنکه اگر اتصال آیات سوره رعایت گردد معلوم میشود اشاره به نعماتی است که بعد از گرفتاری و مشقت به انسان داده میشود ولی او خیال میکند با علم خود و داشتن منزلت مخصوص از نزد خدا به آن نعمات دست یافته است...پس از مدتی نقش الهی بودن آن نعمات را کتمان میکنند...

وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ رَحْمَةً مِنَّا مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ هَذَا لِي وَمَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَلَئِنْ رُجِعْتُ إِلَى رَبِّي إِنَّ لِي عِنْدَهُ لَلْحُسْنَى فَلَنُنَبِّئَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِمَا عَمِلُوا وَلَنُذِيقَنَّهُمْ مِنْ عَذَابٍ غَلِيظٍ ﴿۵۰﴾ فصلت

وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنْسَانِ أَعْرَضَ وَنَأَى بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعَاءٍ عَرِيضٍ ﴿۵۱﴾ فصلت

قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كَانَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ثُمَّ كَفَرْتُمْ بِهِ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ هُوَ فِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ ﴿۵۲﴾ فصلت

---------------------------------

اوایل سوره فصلت به کتابی (بزبان اصلی وملکوتی که این قرآن تفصیل آنست به عربی) اشاره میگردد گویی به آنچه در دل طبیعت نهفته و مقدر شده اشاره میشود ، قوانین و مقدراتی که انسان در آینده خودش خواهد فهمید....لقوم یعلمون

اینکه مشرکین  زکات نمی دهند نیز اشاره دیگری به این مقدراتی است که در آینده برای انسان (مومن و غیر مومن) روشن میگردد...

اشارات پایانی سوره فصلت نیز در تایید این مقدرات است...آنجا که اشاره میکند به کسانی که آنچه از نعمات داده شده اند را مخصوص خود میدانند و تصور میکنند که بعلم خویش یافته اند...و مانند قارون فراموش میکنند که باید آنها هم بدیگران احسان کنند همانطور که خداوند به آنها احسان کرده است:

وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ ﴿۷۷﴾ قصص

قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِنْدِي أَوَلَمْ يَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهْلَكَ مِنْ قَبْلِهِ مِنَ الْقُرُونِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ قُوَّةً وَأَكْثَرُ جَمْعًا وَلَا يُسْأَلُ عَنْ ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ ﴿۷۸﴾ قصص

....

فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الْأَرْضَ فَمَا كَانَ لَهُ مِنْ فِئَةٍ يَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَمَا كَانَ مِنَ الْمُنْتَصِرِينَ ﴿۸۱﴾ قصص

قارون با هشدار و رصد الهی و سپس نابودی توسط نیروهای غیبی از میان رفت ولی قارون های بعد از ظهور قرآن و آخرین پیامبر (چه بصورت فردی و چه بصورت گروهی از قارون ها) در جهان ، یا نباید ظهور بیابند و یا توسط خود انسانها نابود گردند و یا آنها خودشان تسلیم تصمیمات شورای ملی و اجتماعی شوند....

دیگر نیروهای غیبی جوامع را از آلودگی ها و فساد ایجاد شده توسط مسرفین پاک نمیکنند بلکه خود انسانها باید قیام بالقسط نمایند....

---------------------------------

در اینجا (آیه 52 سوره فصلت) نیز کلمه "ثم" نقش ظریفی دارد...چرا که نعمات داده شدگان بعد از گرفتاریها بلافاصله ادعای شخصی و اختصاصی بعمل آمدن آنها و انکار نقش لطف الهی را بلافاصله بیان نمیکنند بلکه پس از مدتی منکر الهی بودن نعمت میشوند....

قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كَانَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ثُمَّ كَفَرْتُمْ بِهِ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ هُوَ فِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ ﴿۵۲﴾ فصلت

سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ﴿۵۳﴾ فصلت

اما مشابه همین تعبیرات در سوره احقاف که در انکار الهی بودن کتاب است کلمه "ثم" ندارد و این با انکار بلافاصله کتاب هماهنگی دارد:

قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كَانَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَكَفَرْتُمْ بِهِ وَشَهِدَ شَاهِدٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى مِثْلِهِ فَآمَنَ وَاسْتَكْبَرْتُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿۱۰﴾

وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا لَوْ كَانَ خَيْرًا مَا سَبَقُونَا إِلَيْهِ وَإِذْ لَمْ يَهْتَدُوا بِهِ فَسَيَقُولُونَ هَذَا إِفْكٌ قَدِيمٌ ﴿۱۱﴾ احقاف

---------------------------------

آیا اینهمه نشان نمی دهد که دانشمندان بی غرض و منصف و نوع دوست علوم اقتصادی نیز میتوانند مقدرات درباره اقوات زمین را بدانند؟ در علم خود به لزوم بخشش توانمندان و رفع نیاز ناتوانان برسند؟

در این عصر دانشمندان چپ گرای اقتصاد به این اندیشه های اقتصادی منطبق با مقدرات الهی رسیده اند و تلاش ایشان قابل تقدیر است ...قرآن نظرات و اهداف اقتصادی ایشان را تایید میکند و ایشان هم باید سر تعظیم در مقابل نظرات کامل و همه جانبه قرآن فرود بیاورند...پیروان آنها و مسلمین متمسک به قرآن میتوانند در یک جامعه و با مسالمت زندگی کنند همانهایی که مصداق آیات ذیل هستند:

إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَيَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿۲۱﴾ آل عمران

لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ﴿۸﴾ ممتحنه

---------------------------------

گویی سوره فصلت از بابت اینکه اهداف اقتصادی و تقدیر اقوات در زمین در آن بیان شده است فصلت نام گرفته...چرا که عموم انسانها به اقتصاد حساسیت دارند و البته اقتصاد نقش مهمی دارد و سوره فصلت این مهم و هدف آنرا بیان کرده است...بیجهت نیست که در همین سوره نیز تلاش کافرین برای ایجاد ابهام در قرآن آورده میشود:

وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَسْمَعُوا لِهَذَا الْقُرْآنِ وَالْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ ﴿۲۶﴾ فصلت

حال این ایجاد ابهام و لغو در قرآن توسط خود افراد قدرتمند دنیا پرست کافر یا منافق ، انجام میشود یا  توسط افرادی مزد بگیر و سازمان یافته و مقدس نما...مشخصه اصلی تمام آنها عدم رعایت اتصال است...چه در کتاب طبیعت چه در کتاب شریعت:

وَالَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ ﴿۲۵﴾رعد

اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقْدِرُ وَفَرِحُوا بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا مَتَاعٌ ﴿۲۶﴾رعد

صفحه اول