درباره اتصال آیات سوره توبه سوره 9

 

خلاصه – کعبه محل زیارت یهودیان و مسیحیان نیز بوده است.کاسبان و تجار اطراف کعبه از این زیارت منافع اقتصادی زیادی دارند. خداوند میخواهد کعبه منحصر به مسلمین باشد و دین جدید و یهودیان و مسیحیان که از راه اصلی دین خارج شده اند از این پس وارد کعبه نشوند.کاسبان اطراف کعبه نگران کسادی تجارت خود هستند و پنهانی با یهودیان و مسیحیان ارتباط دارند ولی در ظاهر اسلامی... اسلام اختیار کرده و به تعمیر مساجد می پردازند و حاضر نیستند به جنگ با آنها بروند و مانع ورودشان شوند....کسب و کار و مال و منال آنها در خطر است...

 

خلاصه اول - هدف اصلی این است که دین جدید به بی دینان و بت پرستان و پیروان ادیان قبلی (که تحت سیطره متولیان رسمی به انحراف کشیده شده است) معرفی شود. این دین جدید قصد ایجاد قسط بین افراد یک جامعه بعنوان الگو بر اساس ایمان دارد ولی این چیزی نیست که قدرتمندان تحمل آنرا داشته باشندحتی قدرتمندان جوامع دیگر نیز آنرا تحمل نخواهند کرد چرا که برای مستضعفین سرزمین آنها نیز تحریک کننده است و ایجاد امید و قیام میکند.

 

مقابله با این دین جدید شروع میشود. با برخورد قهری و وسوسه روحی و روانی.

 

وسوسه مومنین به طرق مختلف انجام میشود.از جمله توسط بعضی مومنین ضعیف الایمانی که بدنبال اموال و غنائم هستند.

 

در عمل به دین جدید و تبلیغ آن ایمان و عزم جدی لازم است. لازم میشود در مقابل حرکت قهر آمیز کافرین عمل قهر آمیز انجام شود. سستی در مومنین ایجاد شده است.گروهایی از جامعه تحت کنترل رسول الله در میان مومنین ایجاد سستی و بی ایمانی کرده اند.

 

در حول و حوش زمان نزول آیات سوره انفال یعی سوره 8 اعلام میکند که مومینین دچار ضعف ایمان شده اند. ایمان آنها به یک پنجم آنچه که شایسته می باشد رسیده است.این مقایسه بر اساس مقایسه توان مقابله تعداد نفرات از مومنین با تعداد نفرات از غیر مومنین انجام میشود... مومنین بدنبال جمع غنائم هستند.

 

در سوره بعدی یعنی سوره توبه با جزئیات بیشتری به علل ضعف ایمان مومنین پرداخته میشود.مشابهت هایی در مفاهیم بیان شده در دو سوره انفال و توبه وجود دارد.

 

بر خلاف تصور در این سوره اشاره ای به قتال ابتدایی با مردم سرزمین های دیگر نیست. تمام برخورد ها با گروه های جوامع مسلمین است المدینه و من حوله من الاعراب.جوامعی که در بعضی از آنها اهل کتاب نیز حضور دارند.

 

به برداشت اینجانب از قرآن (با ملاک نهایی رعایت ترتیب و ارتباط – اتصال - آیات هر سوره در حد وسع) هیچگاه قتال ابتدایی از جانب مسلمین انجام نمی شود. هدف بیان و تلاوت قرآن و معرفی دین خالص است.

 

در سه حالت قتال انجام میشود:

 

حالتی که در مقابله با قتال آعاز شده توسط کافرین (مخالفین دین جدید) است:

 

فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ

 

أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ   (4) محمد

 

این کافرین همانهایی هستند که رسول الله را از دیار خودش اخراج کرده بودند و مسلمین را شکنجه میکردند:

 

 

وَكَأَيِّن مِّن قَرْيَةٍ هِيَ أَشَدُّ قُوَّةً مِّن قَرْيَتِكَ الَّتِي أَخْرَجَتْكَ أَهْلَكْنَاهُمْ فَلَا نَاصِرَ لَهُمْ  (13) محمد

 

*******

 

حالتی که در مقابله با فتنه هایی است که توسط کافرین برای نابودی دین جدید و پیروان آن تدارک دیده میشود و اصرار به ادامه دادن آن دارند.مثل تحریک دیگران علیه مسلمین و کمک به آنها:

 

قُل لِلَّذِينَ كَفَرُواْ إِن يَنتَهُواْ يُغَفَرْ لَهُم مَّا قَدْ سَلَفَ وَإِنْ يَعُودُواْ فَقَدْ مَضَتْ سُنَّةُ الأَوَّلِينِ(38) انفال

 

وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلّه فَإِنِ انتَهَوْاْ فَإِنَّ اللّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ  (39)انفال

 

إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنْقُصُوكُمْ شَيْئًا وَلَمْ يُظَاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ ﴿۴﴾ توبه

 

*******

 

دیگری حالتی که در جواب استغاثه رجال و نساء مستضعف تحت ظلم از خداوند است:

 

وَمَا لَكُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ

 

الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرًا   (75) النساء

 

اسلام با مخالفین دین جدید که اقدام به قتال نکرده اند و کاری به پیروان دین جدید ندارند و صرفا در کار بیان برهان و مباحثه هستند و یا سکوت کرده اند با قسط رفتار میکند:

 

لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ (8) ممتحنه

 

-----------------------------------------------------------------

 

خلاصه دوم - به سه گروه مشرکین در این سوره اشاره میشود:

 

 اول مشرکین بت پرست (غیر اهل کتاب) درمکه که بعضی از مومنین با آنها عهد و پیمانهایی بسته اند.

 

بَرَاءةٌ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِكِينَ (1)...

 

إِلاَّ الَّذِينَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنقُصُوكُمْ شَيْئًا وَلَمْ يُظَاهِرُواْ عَلَيْكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّواْ إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ (4)...

 

أَلاَ تُقَاتِلُونَ قَوْمًا نَّكَثُواْ أَيْمَانَهُمْ وَهَمُّواْ بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَهُم بَدَؤُوكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ أَتَخْشَوْنَهُمْ فَاللّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَوْهُ إِن كُنتُم مُّؤُمِنِينَ  (13)

 

این گروه  با اقامه نماز و پرداخت زکات تسلیم خود را اعلام میکنند در مقایسه با اهل کتاب که باید جزیه بدهند.

 

***********

 

دومین گروه از همین مومنینی هستند که اشاره شد. ایشان بیشتر بدنبال مال و اموال هستند و از جهاد گریزانند. بعضی از ایشان به ساخت مساجد اقدام میکنند:

 

مَا كَانَ لِلْمُشْرِكِينَ أَن يَعْمُرُواْ مَسَاجِدَ الله شَاهِدِينَ عَلَى أَنفُسِهِمْ بِالْكُفْرِ أُوْلَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ وَفِي النَّارِ هُمْ خَالِدُونَ (17)

 

***********

 

سومین گروه یهودیان و مسحیان هستند که تابع احبار و رهبان خود می باشند. با توجیه شرعی ایشان اموال مردم را به باطل میخورند.این سومین گروه نمی خواهند اسلام بعنوان دین حدید معرفی شود و با تحریک و همدستی با دو گروه قبلی بدنبال شکست رسول الله و پیروانش هستند:

 

هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ   (32) توبه

 

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّ كَثِيرًا مِّنَ الأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ

 

الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلاَ يُنفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ  (34) توبه

 

اشاره ای مشابه در سوره انفال به این دسته اهل کتاب شده است:

 

وَإِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُواْ لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللّهُ وَاللّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ  (30) انفال

 

وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا قَالُواْ قَدْ سَمِعْنَا لَوْ نَشَاء لَقُلْنَا مِثْلَ هَذَا إِنْ هَذَا إِلاَّ أَسَاطِيرُ الأوَّلِينَ  (31)

 

وَإِذْ قَالُواْ اللَّهُمَّ إِن كَانَ هَذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِندِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَةً مِّنَ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ  (32)

 

عملکرد سه گانه لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ  در سوره انفال نتیجه سه گانه در سوره توبه در روز قیامت دارد:

 

يَوْمَ يُحْمَى عَلَيْهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَى بِهَا جِبَاهُهُمْ  وَجُنوبُهُمْ  وَ ظُهُورُهُمْ هَذَا مَا كَنَزْتُمْ لأَنفُسِكُمْ فَذُوقُواْ مَا كُنتُمْ تَكْنِزُونَ  (35) توبه

 

انتظار این است که گروه سوم اول مومنین باشند ولی اول کافرین میشوند.

 

***********

 

در جهاد و برخورد با این مشرکین و کافرین سه نفر اقدام نکرده و سپس پشیمان شده اند:

 

وَعَلَى الثَّلاَثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُواْ حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنفُسُهُمْ وَظَنُّواْ أَن لاَّ مَلْجَأَ مِنَ اللّهِ إِلاَّ إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُواْ إِنَّ اللّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ (118) توبه

 

-----------------------------------

 

خلاصه سوم - عده ای از مومنین با غیر مومنین ارتباط برقرار نموده و با آنها تعهدات دارند.حتی با کسانی که قبلا رسول الله را اخراج نموده بودند و درگیری با مومنین را آغاز کردند.

 

کلمه "المشرکین" ابتدا بر افرادی که بعضی مومنین با آنها عهد بسته اند اشاره دارد. بعدا معلوم میشود آنها کسانی هستند که قتال با مومنین را اول آنها شروع کردند و رسول الله را اخراج کردند:

 

أَلاَ تُقَاتِلُونَ قَوْمًا نَّكَثُواْ أَيْمَانَهُمْ وَهَمُّواْ بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَهُم بَدَؤُوكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ أَتَخْشَوْنَهُمْ فَاللّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَوْهُ إِن كُنتُم مُّؤُمِنِينَ  (13)

 

اما مومنینی که با آنها عهد بستند مومنینی هستند که بیشتر نگران مال و اموال و عشیره خود می باشند.ایشان هنوز امتحان جهاد پس نداده اند و باید امتحان ایمان بدهند اینان به فکر بنای مساجد هستند و خیال میکنند آباد کردن مسجدالحرام تمام کار است.

 

اما مشرکینی که نباید به مسجدالحرام بیایند کدامند.آیا آنهایی که داخل مکه هستند یا از بیرون مکه می آیند یا از هر دو گروه؟

 

اصلا چطور است که از طرفی میگوید با مشرکین مکه رابطه برقرار نکنید از طرف دیگر میخواهد از رفتن مشرکین به مسجدالحرام جلوگیری شود؟ این جلوگیری ممکن نیست مگر اینکه مسلمانان بسیاری مقیم مکه باشند و مشرکین از جمله همان یهودیان و مسیحیان با آداب خاص در حج عازم بسوی مسجدالحرام باشند.

 

بعضی از مومنین تحت تاثیر اهل کتاب در جامعه مومنین قرار گرفته اند. حتی عده ای از مومنین از دین خارج میشوند. در حالیکه باید با آنها مقابله کنند تا اینکه ایشان جزیه بدهند.

 

اهل کتاب خودشان تحت تاثیر تعلیمات احبار و رهبان هستند.ایشان با توافق با اغنیاء اموال مردم را به باطل میخورند.ایشان هم مشرکین و هم کافرین خطاب شده اند.

 

زمانی که تصمیم به براندازی دارند و اسلحه بدست گرفته اند کافر و وقتی به برداشت های غلط و منحرف کردن پیام های الهی – با دخالت دادن طرح و الگوهای دلخواه خود و پدرانشان -  اشاره میشود مشرکین خطاب می گردند :

 

يُرِيدُونَ أَن يُطْفِؤُواْ نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللّهُ إِلاَّ أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ   (32)توبه

 

هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ  (33) توبه

 

مومنین باید با غیر مومنین مغرض ارتباط دوستانه نداشته باشند حتی اگر آنها از قوم و خویش خودشان باشند. همانطور که ابراهیم نبی از پدرش جدا شد...

 

مومنین توانمند و اغنیاء تمایلی به جهاد نشان نمی دهند. بعضی از ایشان ترجیج میدهند مسجد الحرام را تعمیرات کنند. بعضی مسجد ضرار میسازند و بین مومنین اختلاف ایجاد میکنند. مومنین را در زکات دادن ملامت میکنند.

 

از مسلمین یعنی مدعیان ایمان به دین جدید زکات گرفته میشود یعنی باید بدهند این پرداخت لازمه صدق ایمان و پاکی درون است. از اهل کتاب جزیه اخذ میگردد.

 

سوره توبه خود شامل دستور واجب بودن پرداخت زکات و شامل نحوه توزیع زکات اخذ شده است:

 

إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاء وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللّهِ وَابْنِ

 

السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ  (60) توبه

 

خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاَتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ  (103) توبه

 

در اوایل سوره به تعالیم احبار و رهبان اشاره میشود در اواخر سوره نیز میخواهد بعضی از مومنین حهت تفکر و تفقه در دین کوچ کنند تا بتوانند در برگشت قوم خود را انذار نمایند...

 

در اوایل سوره آیه 6 هدایت قرآن را نجات بخش اعلام میکند و میفرماید :

 

وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْلَمُونَ (6)

 

در آیه ششم از اواخر آن نیز نزول هر سوره از قرآن را  موجب افزایش ایمان دانسته میفرماید:

 

وَإِذَا مَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ أَيُّكُمْ زَادَتْهُ هَذِهِ إِيمَانًا فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَزَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَهُمْ يَسْتَبْشِرُونَ (124)

 

-----------------------------------

 

خلاصه چهارم – به کمک اشارات سوره انفال معلوم میشود که اهل کتاب مراسم خاصی در مورد کعبه داشته اند.مراسمی شرک آلود و انحرافی. جلوگیری از مراسم انحرافی و دادن اجازه برگزاری مراسم فقط برای مسلمین جلوه پیروزی و چیرگی دین اسلام بر ادیان قبلی است.

 

اما جلوگیری از برگزاری مراسم توسط پیروان ادیان قبلی با مقاومت آنها روبرو خواهد شد.از طرف دیگر برای اهل مکه ضرر اقتصادی خواهد داشت.خداوند بشارت گشایش میدهد. مسلمین را تشویق میکند به جهاد تا وقتی که اهل کتاب در ازای نابود نشدن جزیه بدهند.این جهاد و جزیه گرفتن فقط برای نیامدن به زیارت کعبه از آن سال به بعد بوده است.

 

این برداشتی است که اتصال آیات 28 و 29 سوره توبه و آیات ماقبل و مابعد آنها بروشنی تایید میکنند.قتال با اهل کتاب منحرف زمان نبوت محمد مصطفی است تا از آن زمان به بعد اهل کتاب و مشرکین به زیارت کعبه نیایند و چیرگی دین جدید آشکار گردد.

 

 اگر آیه 29 را جدای از آیه ماقبل بگیریم نتیجه نادرستی حاصل میشود حاکی از اینکه جهاد و قتال ابتدایی با اهل کتاب مجوز دارد و ایشان باید در هر حال جزیه بدهند و ...

 

امروزه یا از همان زمان اگر اهل کتابی نخواهد به زیارت کعبه بیاید و تسلیم مسلمین شده باشد جزیه نمی دهد.

 

متاسفانه این جکم نیز همچون حکم خمس در سوره انفال برای همیشه و هر زمان تصور میشود و بهانه ای برای کشورگشایی های بعدی...

 

((پرداختی همگانی و همیشگی افراد جامعه تحت عنوان کلی "صدقات" در این سوره اعلام میشود. این عنوان معادل "زکات" است که با مقدار ثابت در قرآن معرفی نمی شود بلکه متغیر بوده و برای مصارفی است که در این سوره مشخص میشود.آیه ذیل و آیات قبل و بعد آن از سوره توبه عام و کلی بودن "صدقات" را بروشنی میرساند:

 

وَمِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ (75) ))

 

وجود بت هایی چند در مکه و طواف کعبه توسط اهل کتاب بشکلی نامناسب و انحرافی همان دلیل تفکیک ناپذیر بودن مشرکین و اهل الکتاب است که مورد اشاره سوره بینه قرار گرفته است:

 

لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ مُنْفَكِّينَ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ الْبَيِّنَةُ (1)

 

اشاره به "کافه" مشرکین نیز همین انباشتگی و همراهی مشرکین و اهل کتاب است همچنانکه "تراکم" مشرکین بدان اشاره میکند:

 

لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَيَجْعَلَ الْخَبِيثَ بَعْضَهُ عَلَى بَعْضٍ فَيَرْكُمَهُ جَمِيعًا فَيَجْعَلَهُ فِي جَهَنَّمَ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ (37) انفال

 

آیات ذیل از سوره انفال و توبه را ببینیم:

 

وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ (39) انفال

 

هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ  (33) توبه

 

آیا این اشارات آیه 33 سوره 33 سوره احزاب – اهل البیت - که بزعم ما اشاره به خانه کعبه میکرد را تداعی نمی کند؟ چنانکه در این دو سوره نیز خانه کعبه مورد بحث میباشد...

  

-----------------------------------

 

خلاصه پنجم –  رعایت اتصال آیات در سوره توبه بسیار راه گشاست و میتوان از این طریق به سوی مسیر اصلی بازگشت و توبه نمود و برعکس هر مقدار عدم رعایت اتصال آیات این سوره ما را از کلیت سوره و قرآن و اتحاد مومنین دور میکند و به اختلافات بسیار می اندازد.

 

بعنوان مثال عبارت "کونوا مع الصادقین" از آیه سوره توبه در اتصال با آیه قبل و بعد معنای بدون مناقشه پیدا میکند:

 

وَعَلَى الثَّلَاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَنْ لَا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ (118)

 

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ (119)

 

مَا كَانَ لِأَهْلِ الْمَدِينَةِ وَمَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ أَنْ يَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ وَلَا يَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ لَا يُصِيبُهُمْ ظَمَأٌ وَلَا نَصَبٌ وَلَا مَخْمَصَةٌ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَطَئُونَ مَوْطِئًا يَغِيظُ الْكُفَّارَ وَلَا يَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَيْلًا إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ (120)

 

سه نفر از جهاد کنار کشیدند ولی بعدا به اشتباه خود پی بردند و "ظن" پیدا کردند که پناهی غیر از خدا نیست.

 

پس از این "ظن" میفرماید ای مومنین با "الصادقین" باشید.آنهایی که قبلا "تصدیق" کرده بودند که پناهی غیر از خدا نیست با پرداخت "صدقات" بر این "صدق" خود صحه گذاشتند و به جهاد رفتند نمونه این "الصادقین" در آن زمان بوده اند و آنهم نه فقط یک نفر.

 

امر به مومنین به رعایت تقوی سمت آیه 118 و ضعف ایمان و مومنین ضعیف و "ظن" است و اشاره به "الصادقین" به سمت آیه 120 و مومنینی است که نفس رسول الله را بر نفس خود ترجیح میدهند و بر آن راغب هستند و طی ارض آنها عملی صالح نوشته میشود.

 

آیه ذیل نیز نشان دهنده این موضوع میباشد که در زمان خود رسول الله نیز "الصادقین" وجود داشته اند:

 

عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ (43) توبه

 

منتها سرگرم شدن در این آیه و مشاجرات بر سر معصوم بودن یا نبودن رسول لله و میزان اطلاعات غیبی ایشان اجازه ارتباط و اتصال آیات را به آنها نداده است.(مثلا تفسیر نمونه). اختلافاتی از قبیل اختلافات شیعه و سنی میتوانسته است به سادگی رفع شود...

 

چه دلیلی وجود دارد که صادقین را افرادی خاص که فقط یکی دو نفرشان در زمان رسول الله هستند و بقیه در زمان های مختلف وجود دارند بدانیم؟؟!!!  البته ما هیچ وقت نمی توانیم تعداد دقیق "صادقین" در هر دوره را بدانیم ولی ملاک صدق را میدانیم....در هر دوره ملاک صدق وجود دارد....

 

این خطاب الهی به مسلمانان باید در پیوستگی با بقیه خطابات و در اتصال با آیات دیگر سوره دیده شود و پس از آن باید به قضاوت و نتیجه گیری برای زمان های دیگر پرداخت.

 

توصیه به "با صادقین بودن" بمعنای همراه بودن (در هر زمان و مکان) با تصدیق کنندگان دین و رسالت نبوی و اختلاف نداشتن با هم است. وحدت مومنین و تصدیق کنندگان است.در زمان رسول الله بمحوریت وجود ایشان و در زمان پس از رحلت ایشان بر محوریت پیام کامل (کتاب) الهی است...

 

مثال دیگر اینکه اتصال آیات سوره توبه میرسانند که جلوگیری از ورود مشرکین اعم از اهل کتاب به مسحد الحرام مانند برافراشتن پرچم پیروزی پیروان دین جدید بر ادیان قبلی دانست...

 

بعد از این پیروزی عده ای عمارت و آبادانی مسجدالحرام را کاری بزرگ و کافی دانسته و فکر میکردند با این کار میتوانند حافظ دین خدا و جذب دیگران و ادای دین خود خواهند بود...

 

در حالیکه باید برای اثبات ایمان خود و ارائه دلیل بر "صدق" خود باید "صدقات" پرداخت کنند و از رسول الله اطاعت کنند....

 

عده ای باید خدمت رسول الله برسند و قرآن را فرا بگیرند در دین تفقه کنند تا در بازگشت قوم خود را انذار کنند.

البته پیروان دین جدید نباید همگی بیرون روند و همگی به شهر رسول الله بیایند عده ای از هر فرقه کافی است...

 

ریشه تفقه در دین همان تفقه در قرآن است از جمله با اشاره این آیه:

 

وَإِذَا مَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ نَظَرَ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ هَلْ يَرَاكُمْ مِنْ أَحَدٍ ثُمَّ انْصَرَفُوا صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَفْقَهُونَ (127) توبه

 

مانند بزرگان اهل کتاب نباشید که در کتاب خود تفقه لازم نکردند (تلاوت نکردند خق تلاوته) و مال حرام و ربا خوردند و خودشان سد راه خدا شدند...

----------------------------------

 

به تاریخ 24/07/1399

 

برخلاف آنچه تصور میشود این سوره سوره خشونت است در حقیقت در این سوره نهم (9 ماه برای تولد) سختی زایمان یک موجود بنام اسلام است...دین جدید و مصدق ادیان قبلی یعنی از ابهام در آورنده و جمع بندی کننده ادیان قبلی...

 

بنا گذاشتن دین جدید است...خانه کعبه را از وجود مشرکین پاک نموده و اعلام قطعی پیروزی و ظهور دین اسلام است....از بنیان گذاشتن سخن میرود...توبه کردن (مجددا شروع کردن---تولدی دیگر) و بنا را بر ایمان و تقوی گذاشتن...:

 

لَا تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ ﴿۱۰۸﴾ توبه

 

أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿۱۰۹﴾ توبه

 

لَا يَزَالُ بُنْيَانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿۱۱۰﴾ توبه

 

و در آیه ذیل از سوره توبه اشاره به 4 ماه حرام در سال میشود....و آنرا "دین قیم" میداند....علت چیست؟...

 

إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِي كِتَابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ

 

فَلَا تَظْلِمُوا فِيهِنَّ أَنْفُسَكُمْ وَقَاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَافَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ ﴿۳۶﴾ توبه

 

قبل از اسلام در جاهلیت هم 4 ماه حرام بوده است...در 4 ماه جنگ و جدال متوقف میشده است...چطور همین روش دین قیم معرفی شده است؟

 

گویا این روش از زمان حضرت ابراهیم بوده است...یعنی بسیار قبل از ایام ظهور اسلام محمدی...

 

عدد 4 در ایام ابراهیمی جالب توجه است...به مورد انتخاب 4 پرنده و قطعه قطعه کردن آنها و گذاشتن بر سر کوههای اطراف و سپس صدا زدن آنها و زنده برگشتن آن 4 پرنده در خصوص اطمینان آن حضرت در وقوع قیامت و

 

زنده شدن مردگان قبلا اشاره ای در لینک "درباره اتصال آیات سوره بقره سوره 2 و مس شیطان" آمده است...

 

حالا هم 4 ماه آتش بس یعنی چی؟

 

بنظر میرسد 4 ماه آتش بس برای جلوگیری  از انقطاع نسل است ... تولد انسانهای جدید...ادامه سنت الهی...4 ماه مدتی است که طول میکشد تا نطفه جنین نسبتا کاملی شود...درگیر شدن روح با جنین در چهار ماهگی...

 

4 ماه برای بوجود آمدن نسل های بعدی لازم است...امنیت برای این مدت....و این همه در سوره نهم آورده میشود!!!! گویی مدت زمان طبیعی لازم برای تکثیر انسانها در شکل ساده و طبیعی از جنگ و جدال انسانها بیان میشود...

 

در این اعصار هم جنگ بلا انقطاع و همه گیر همان نیاز را دارد...مگر اینکه بی رحمی و سبعیت طرف های جنگ از حد گذشته باشد...که البته مشکلات انقطاع نسلی را بعدا خواهند دید...

 

مسئله اینجا این است که آیا 4 ماه پیوسته لازم است یا یک ماه (رجب) و بعد از سه ماه سپس سه ماه پیوسته؟

 

از نکات جالب درگیر شدن روح در جنین در 4 ماهگی را ولوج روح میگویند...در این سوره و تنها در این سوره کلمه خاص "ولیجه" (ولیجه یعنی همیشه وابسته) را داریم هم ریشه با "ولوج" است:

 

أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنْكُمْ وَلَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَا رَسُولِهِ وَلَا الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿۱۶﴾ توبه

 

صفحه اول