درباره دموکراسی و قرآن

تسلیم به رعایت رضایت اجتماعی در اقتصاد و انتخاب آزادانه حرکت شورایی گسترده تر بسوی مساوات مقدر الهی بین تمام انسانها

ابتدا یک خلاصه برداشت: رعایت رضایت اجتماعی (همه افراد جامعه راضی) در هر نوع تجارت ، امر شده بر مومنین ، خود نشانه قسط حقوقی (برابری افراد درمقابل قوانین) است  و در سوره النساء (4) معرفی میشود... در همین تناسب ، در

این سوره از تولد و تکثیر انسانها و وصیت ، بیانات بسیاری می بینیم...

تمام مومنین در مقابل قوانین اجتماعی-الهی مساوی هستند همه باید تسلیم فرامین الهی باشند که توسط پیامبر ارسال میگردد ، حتی خود رسول الله و اولی الامر...

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيرًا فَاللَّهُ أَوْلَى بِهِمَا فَلَا تَتَّبِعُوا الْهَوَى أَنْ تَعْدِلُوا وَإِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا ﴿۱۳۵﴾ النساء

غیر مومنین جامعه هم باید همین رضایت اجتماعی در تجارت را رعایت کنند ، در غیر این صورت (اگر سازش های پنهانی با مومنین منافق رخ بدهد و توجهی به رضایت دیگران از جمله ضعیفان نشود) کار به محاربه خواهد کشید...

مساوات مقدر الهی بین تمام انسانها همان بهره مندی و رفع نیاز طبیعی همگانی و قسط اقتصادی معرفی و اشاره شده در سوره فصلت (41) است ....و اجرای آن در سوره مائده (5) از مومنین خواسته شده است...این اوج رعایت رضایت

اجتماعی در اقتصاد و میثاق الهی بوده و پایداری بر اجرای آن از مومنین به خدا و قیامت ساخته است...برای همین منظور، یعنی انتظار اجرا و قائم بالقسط بودن ، از بریدن دست سارقین اموال دیگر مردمان جامعه و اختلافات بین مومنین و

پیروان ادیان قبلی گفتگو میشود...

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿۸﴾ المائده

-----------------------------

دموکراسی در قرآن برای رسیدن به وحدت و ایمان و تعالی میباشد نه برای ایجاد رقابت و فریب...این انعکاس وحدت آیات و سور در قرآن است...اگر همه مومنین هنگام خواندن آیات قرآن به وحدت آیات بیاندیشند نتیجه گفتمان و شوراهای بین آنها در هر امری نیز وحدت نظرات خواهد بود....ارتباط و گفتگو با غیر مومنینی که در اجتماع بوده و محارب نیستند و به رضایت اجتماعی در اقتصاد پایبند میباشند، ممکن خواهد شد...

 

از طریق شوراها افرادی بعنوان نماینده شورا یا "اولی الامر" انتخاب میشوند.در صورت نیاز ایشان نیز با مشورت بین خود فرد یا افرادی را بعنوان "اولی الامر" انتخاب میکنند.در هر سطحی از شوراها باید مومنین با بحث کافی و اقناع خودشان منتخب خود را انتخاب کنند.اعتبار تعداد اقلیت و اکثریت انتخاب کننده ها مطرح نیست اجماع و اقناع آنها مطرح است.سلسه مراتب شوراها حسب گستردگی اجتماع گسترده خواهد شد.

 

جامعه با مدیریت این افراد اداره میشود. اگر اختلافی پیش آمد مجددا باید از طریق شوراها افراد جدید یا نظرات جدید انتخاب شوند. بنابراین شوراها دائما در رصد اعمال افراد منتخب خود هستند. بکمک علوم عقلی و نقلی و تجارب گذشتگان اداره امور جامعه بهبود می یابد. در نقاط بحرانی و اختلافی میزان قرآن است.قرآنی که متصل خوانده میشود.چیدمان نهایی و فعلی مبنای برداشت است.مومنین این چیدمان را باید "باور" کنند و موید به تایید الهی بدانند.

 

در گذشته  بجهت کمی جمعیت و سادگی جوامع  انتخاب مجدد مدیران و روسای جامعه و مشاهده عملکرد آنها در مدت کمی پس از انتخاب میسر بوده است. فاصله بین انتخاب کنندگان عمومی و انتخاب شوندگان کم بوده است.امروزه بجهت پیچیدگی و گسترش امور اجتماعی باید فرصت بیشتری به منتخبین داد بنابراین دوره های حد اقلی برای تعویض مدیران انتخابی میتواند اعمال شود و این تضادی با اصول قرآنی و شورایی ندارد.جوامع قرآنی جوامع شوراهای مومنین هستند. تحت مدیریت مدیرانی منتخب آن شوراها.

 

راهنمایی و امر الهی به مومنین جهت توسل به شورا برای اجرای امور بین خودشان امری اصیل و پویا و دقیق و گسترده است.مثلا میتوانند با هم قرارداد و شور کرده باشند که در موضوعی معیار انتخاب نظر اکثریت باشد.تنها شروط صحت موضوعات شوراها قبول مسئولیت نتیجه انتخاب توسط تک تک مومنین و عدم مخالفت نتیجه با دستورات الهی است و لا غیر.

 

-----------------------------------

 

چون افراد در حیات آخرت خودشان باید پاسخ گوی اعمال خود در حیات دنیایی باشند لذا در قرآن تمام افراد خودشان مسئول انتخاب و عملکرد خود هستند.حتی تبعیت از بزرگان و نخبگان اجتماعی مانع از سلب مسئولیت خود افراد نیست:

 

يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فىِ النَّارِ يَقُولُونَ يَلَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَ أَطَعْنَا الرَّسُولَا(66)

 

وَ قَالُواْ رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَ كُبرََاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا(67)

 

رَبَّنَا ءَاتهِِمْ ضِعْفَينْ‏ِ مِنَ الْعَذَابِ وَ الْعَنهُْمْ لَعْنًا كَبِيرًا(68)  احزاب

 

یعنی قبل از هر چیز و در ابتدا انتخاب بین رسالات الله و پیام الهی در مقابل پیام های غیر آن یعنی پیام ها و ایده های ساخته و پرداخته خود  انسان صورت میگیرد. این انتخاب از طریق احتجاجات پیامبر با مخالفین انجام میشود.در این طریق همه براهین خود را ارائه میدهند. این مرحله ظاهرا دموکراتیک را قدرتمندان تاب نمی آورند و به آزار و اذیت و تبعید پیامبر و مومنین می پردازند. چرا که پیش بینی میکنند که تعداد پیروان پیامبر بیشتر خواهند شد.چون تعداد مستضعفین همیشه بیشتر است.پس از این مرحله است که اطاعت از پیامبر مطرح میشود و شورای بین مومنین برای اجرای پیام های الهی تکلیف میگردد.

 

در زمان خود رسول الله که ابتدائا رسالات الله نازل میشود و اطاعت از ایشان بر همگان فرض بوده است اطاعتی توام با درک و آگاهی و قبول قلبی است.رسول الله بجهت دارا شدن تذکر و اشراف کلی و توان تحلیل آنچه بتدریج نازل شده است مورد اطاعت باید باشد:

 

وَ مَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُّوحِى إِلَيهِْمْ  فَسَْلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ(43)

 

بِالْبَيِّنَاتِ وَ الزُّبُرِ  وَ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَينِ‏َّ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيهِْمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ(44)  النحل

 

نزول تدریجی رسالات الله تثبیت قلوب همگان حتی خود رسول الله است برای گردن نهادن به اوامر الهی:

 

يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ في‏ شَيْ‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ

 

إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْويلاً (59) النساء (مقاله اولی الامر در همین سایت)

 

اطاعت از رسالات الله وظیفه همگان است نه اطاعتی کورکورانه بلکه اطاعتی آگاهانه و مسئولانه (پیش بینی اختلاف و ارائه راه برون رفت از اختلاف گویای لزوم این آگاهی است) .حتی گوش فرا دادن به انذار و تبشیر کسانی از ما که وظیفه تعلیم رسالات الله به دیگران را بعهده دارند مانع از سلب مسئولیت از خود ما نیست.

 

برای درک آگاهانه و مسئولانه مومنین عصر نزول رسالات الله باید اجرای رسالات الله با داده های اجتماعی آن روز پیاده سازی میشد. درک رابطه روش ها و اطلاعات لازم بوده و باید آموخته میشد.

 

مومنین آن زمان پس از اتمام نزول رسالات الله باید به حرکت آگاهانه خود و جهت یابی با رسالات الله ادامه میدادند. الگو میشدند برای نسل بعد مومنین.درک ارتباط روش ها و اطلاعات عصر نزول مندرج در کتاب الهی همواره لازم است تا بتوانیم با اطلاعات عصر جدید نیز برخورد آگاهانه و مسئولانه داشته باشیم. داده ها و اطلاعات ناظر به مختصات زمان و مکان حیات رسول الله و متد های مندرج در قرآن متصل بهم فهم قرآن را میسر میسازند.

 

با تعابیر کامپیتوری داده ها و متد ها در (CLASS) کلاس بزرگ رسالات الله (قرآن) کپسوله شده اند. داده ها همان اطلاعات تاریخی درباره زمان و مکان نزول قرآن یا تاریخی هستند.متد ها اهداف کلی و دستورات جاوید الهی هستند.برای فهم قرآن باید اتصال داده ها و متدها را رعایت کرد.برای اجرای این کلاس بزرگ در جوامع اطلاعاتی زمان های بعد باید (با آگاهی از رفتار متد ها با اطلاعات مندرج و مرتبط ) از متدها استفاده کرد. مانند متد اقتصادی دادن زکات و مساوات طلبی و اطلاعات مالی تجاری آن زمان.

 

آموزگاران قرآن از بین ما باید کسانی باشند که متد ها را به ما میآموزند.تعلیم متد هاست که مومنین با نظر مستقل تربیت میکند. آنها را در زمان انتخاب منتخبین یا اجرای دستورات صاحب نظر میکند. مومنین را مجهز میکند تا امر بمعروف و نهی از منکر در سطح اجتماع نمایند. افکار مختلف اجتماعی را آگاهانه به درک و قضاوت بنشینند. شورای در هنگام اجرای احکام را منطقی و واقعی میسازد. پیش از آن افراد حاضر در شورا را مجهز به معیاری برای انتخاب نمایندگان می کند.

 

---------------------------------

 

بنابراین ابتدا در یک پروسه ظاهرا دموکراتیک و تضارب روش ها و ایده های الهی مندرج در قرآن با ایده های انسانی افکار و ایده های الهی انتخاب میشوند. پس از آن مومنین در اجرای اوامر الهی و رسالات الله تشکیل شورا بین خود میدهند.

 

شورای بین مومنین خود یک دموکراسی است با عمق و قوت بیشتر. در شورا افکار متقابل تا پایین ترین سطح بیان و آشکار میشود و رای تمام افراد نیز آشکار و لحاظ میشود. باید رضایت اجتماعی بین مومنین حاصل شود. افراد منتخب در هر سطحی از شوراها از نزدیک مورد شناسایی افراد انتخاب کننده قرار میگیرند.

 

بنابراین عملیاتی برای شمردن نظرات افراد بدون محل هایی برای تضارب افکار در تمام سطوح اجتماعی و بدون در میان گذاشتن متد ها و دستورات الهی پاسخگوی حیات مسئولانه دنیوی و  اخروی نخواهد بود.

 

بدیهی است اگر عقاید مذهبی را از اداره دموکراتیک (روش مدرن شمارش آراء) جامعه کنار بگذاریم حداقل نظر افراد مذهبی را کنار گذاشته ایم.از طرف دیگر آیا اصولا عقاید غیر مذهبی توان اداره جوامع را دارند؟ با سعی و خطای انسانی و ناتمامیت عقل و استدلال چه کنیم؟

 

رفاه بعضی جوامع قدرتمند امروزی آیا بجهت روش های ظاهرا دموکراتیک و انتخاباتی داخل آنهاست یا بجهت غارت و ارزان خریدن دارایی ها و دست رنج جوامع ضعیف است؟ قدرتمندان تاب تحمل دموکراسی را در تمام سطوح و تمام جوامع ندارند.امکان ندارد قدرتمندان دنیاطلب و فارغ از آخرت بهره مندی خود را با ضعیفان در یک سطح قرار دهند.

 

رسیدن علم به تواضع و اثبات ناتمامیت استدلال در حوزه های علمی است (سال های1930-1940) و تواضع و انسان دوستی عالمان و دانشمندان را بدنبال داشته است ولی قدرتمندان این نتیجه علمی را مثل همیشه مال خود کرده و روش های دموکراتیک ظاهری خود را علمی نشان میدهند.مکر و حیله های آنها پنهان در پشت نقاب شعبده ها و تبلیغات مسموم است.

 

مومنین پیروز موظفند با کسانی که با آنها دشمنی ندارند به مساوات و قسط عمل کنند:

 

لا يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطينَ (8) الممتحنه

 

مومنینی که به قسط عمل نکنند در حقیقت مومن نیستند بلکه عمله قدرتمندان هستند و خود نمی دانند.قیام به قسط مومنین نشان میدهد که آنها حقیقتا مومن هستند:

 

* يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ كُونُواْ قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شهَُدَاءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلىَ أَنفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ  إِن يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيرًا فَاللَّهُ أَوْلىَ‏ بهِِمَا  فَلَا تَتَّبِعُواْ الهَْوَى أَن تَعْدِلُواْ  وَ إِن تَلْوُاْ أَوْ تُعْرِضُواْ فَإِنَّ اللَّهَ كاَنَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا(135) النساء

------------------------------

 

تداوم پیروزی مومنین و اجرای رسالات الله  در گرو شناخت دقیق آنها از رسالات الله است.تغییر شکل اجرای احکام بجهت رشد جامعه و جمعیت نباید موجب اختلافات گردد. این ها همه در کنار این موضوع مهم معنای منسجم خواهند داشت که بدانیم رسالات الله ناظر به دو قسم امور است:

 

یک -  اموری که مصادیق آنها طی زمانهای مختلف و رشد جامعه و جمعیت رشد خواهند داشت و راه و روش استفاده و برخورد با آنها بعنوان اصول کلی ثابت در تمام زمانها مورد نیاز خواهند بود مانند اصول ثابت اقتصادی دادن زکات و مساوات طلبی که طی زمانهای مختلف شکل اجرایی آنها متفاوت خواهد بود.با رشد جمعیت نحوه ثبت وصیت میتواند شکل اجرایی متفاوت داشته باشد.لازم باشد وصیت ها بشکل یکنواخت و انبوه ثبت شود.میتواند وصیت مومنین همگی در زمانی به انتقال مازاد نیاز وراث به صندوق های خیریه و اجتماعی باشد صندوق هایی عمومی که برای رفع نیاز نیازمندان اجتماع و ایام پیری تمام افراد تاسیس میشوند.

 

دو – اموری که مصادیق آنها طی زمانهای مختلف یکسان هستند مانند رعایت حجاب و روابط بین مومنین و مومنات و حلال و حرام بودن خوراکیها.    

 

پس از پیامبر زمانی که اختلافات در سطح کلی و اجتماعی بین مومنین و مدیران و اولی الامر ایجاد میشود ایشان موظفند طبق رسالات الله بین خود قضاوت کنند.اگر با بحث و شورا و روش جاری و رسمی برداشت از قرآن اختلافات حل نشد و احتمال بروز تنش های اجتماعی برود دوباره باید از ابتدا مرجع اصلی یعنی رسالات الله را عرضه نموده و مدیران جدید انتخاب شوند.برای جلوگیری از این تنش ها میتوان به برگزاری دوره های انتخاباتی مستمر توافق نمایند و این منافاتی با اصل شورا ندارد...

 

جستجوی راه حل اختلاف و حصول وحدت مجدد بین مومنین همان جستجوی وحدت و رابطه بین آیات الهی است.این بار عرضه آیات بین کافرین و مومنین نیست بلکه عرضه آیات بین مومنین است.رفع اختلاف بین آنهاست.

 

بنابراین انتخاب آگاهانه و مسئولانه راه و روش در هر زمان از جانب مومنین فرض است.شورای مومنین برای اجرای برنامه هدایت گر با اطلاعات جامعه خودشان لازم است. وصیت نسل به نسل و تربیت خود و فرزندانشان برای اجرای آگاهانه و مسئولانه دستورات الهی از وظایف اجتماعی ایشان بوده است.

 

از طرف دیگر و در برخورد با کافرین جدید بیان  آزاد و ارائه برهان و نظرات مختلف یعنی همان روش ظاهرا دموکراسی قبل از ایمان و انتخاب رسالات الله در مقابل پیام های غیر الهی در تربیت و تقویت افکار امری ضروری است.

 

سوالی مهم این خواهد بود که چه مانعی وجود دارد که در دوره های متناوب و از پیش تعیین شده و میثاق اجتماعی انتخاب رسالات الله (با برداشت های مختلف از قرآن) در مقابل پیام های غیر الهی یعنی همان ظاهرا دموکراسی قبل از ایمان اجرا و برگزار گردد؟

 آیا این روش اخیر الذکر باعث نمی شود کافرین در کفر خود پایدار بمانند؟ در میان مومنین برداشت های مختلف و نا دقیق رواج پیدا کنند؟ کافرین در ظاهر مومنین ظهور پیداکنند؟ آیا این خود نقض غرض از ارسال رسالات الله نیست؟ ارسال رسالات الله برای کنار گذاشتن کفر و الحاد بوده است. ابتدا با دلیل و برهان و سپس و در پی حمله کفر با قهر و شدت.

 

جامعه اسلامی نمی تواند بدست خود زمینه حاکمیت کفر و الحاد را فراهم کند.البته میتواند با کافرین غیر حربی که موافق با قسط قرآنی هستند با دلیل و برهان مقابله کند.براهین آنها را پاسخگو باشد....زیست دمکراتیک با آنها امکان دارد...

کافرین مستکبر و فاسد حربی مخالف قسط قرآنی در اولین فرصت مومنین حقیقی را نابود خواهند کرد..برخورد دموکراتیک با آنها معنی ندارد....

 

بنابراین در برداشت از قرآن و فهم دقیق رسالات الله روشی باید اتخاذ شود که ضمن جلوگیری از رواج برداشت های سطحی و نادقیق بر استحکام آن برداشت افزوده شده و بالتبع باعث افزایش ایمان به رسالات الله گردد.از اختلافات بکاهد و بر برادری مومنین استحکام بخشد و از طرف دیگر براهین دقیقتر در مقابل کافرین ارائه شود.

 

این روش همان روش رعایت اتصال قول و پیوستگی کلام الهی است.اتصال اجزای هر آیه و ترتیب و ارتباط آیات در هر سوره و ترتیب سور و کلیت قرآن یعنی ایمان به اعتبار چیدمان و عدل بین کلمات بشکلی که به دست ما رسیده است.این اتصال و ارتباط آیات به ارتباط مومنین منجر میشود.

 

تنها راه مقبولی است که خود رسالات الله ارائه میدهد.اگر رسالات الله خود راهی صحیح و یگانه و برای همیشه ارائه نمی داد معنی و مفهوم وجودی خود را از دست داده و سزاوار کنار گذاشتن میشد.

 

راهی که مومنین را به شورای بین خود دعوت نموده و از اختلافات دور میکند و همیشگی است قسط و عدلی که ایجاد میکند غیر مومنین را نیز راضی میکند و در محیطی آزاد صرفا برای بیان نظرات با برهان قوی ایشان را اقناع می نماید. البته غیر مومنینی که سودای شیطانی ندارند.شیطانی که همواره دشمن انسان هاست.

 

افراد معترض در این روش که قسط و مساوات بین افراد اجتماع  و برداشت متصل و صحیح از رسالات الله و ارتباط آیات آنرا برنمی تابند و ...مانند همان افراد مخالف زمان نزول رسالات الله هستند...مقابله قهری با اقدامات قهری ایشان و یا اخراج ایشان از جامعه توسط مومنین لازم خواهد بود چه در مسند حاکمیت باشند چه نباشند.

 

در یک خلاصه دیگر دموکراسی به شرط برقرارسازی قسط در جامعه از نظر قرآن معتبر است ....دموکراسی برای فریب و رقابت های نفس گیر اقتصادی در جامعه مورد تایید قرآن نیست...البته قرآنی که با روش رعایت اتصال قول الهی خوانده میشود...

  صفحه اول